مشاوره تلفنی حضوری آنلاین
۰۲۱-۲۲۲۴۷۱۰۰
۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵
۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

چرا باید دانشــــــگـــــــــاه برم؟?¿(لطفا هرکس میتونه جواب بده.) ▲▼●◆■ *×※★٭✦#@§~༺༽༼༻^_^ (◉‿◉)

161 بازدید
سوال شده فوریه 28, 2022 در مشاوره تحصیلی توسط *☆※ستایـــــــش※☆*༺༻:-) (✷‿✷)
ویرایش شده فوریه 28, 2022
سلام.

من یه دختر 23 ساله ام. اصلا دوست ندارم در اینده سرکار برم. میخوام یک زن خونه دار باشم. چون این جوری هم خودم راحت ترم و این جوری دوست دارم. هم این که دوست ندارم بچه ام رو مهدکودک بذارم و خیلی هم برام مهمه که بچه ام مهدکودک نره. چون خودم مهدکودک رفتم وقتی بچه بودم و تو اون دوران خیلی اذیت شدم به خاطر یه سری مشکلاتی که داشتم. مادرم هم شاغل بوده. دیدم سرکار میرفت چه قدر اذیت میشد. نمیخوام اذیت شم. اگه ازدواج هم نکنم؛  بابام کارمند دولته. حقوقش بعد فوتش بهم میرسه. تک فرزندم و خونه هم داریم.

دیپلم انسانی دارم. از این که انسانی خیلی خوندنی داره خسته شدم و این رشته رو دیگه نمیخوام. یه سری مشکلاتی هم از بچگی با من اند که باعث شده بودن تو مهدکودک و مدرسه هم خودم خیلی اذیت شم. هم بچه های دیگه. بیش از حد نسبت به یه سری چیزها حساسم و اذیت میشم. نمیتونم اون طور که انتظار میره با افراد دیگه ارتباط برقرار کنم. کلا خیلی متفاوتم با جوون های دیگه و بودن در محیط مدرسه و کلاس و در جمع جوون های دیگه بودن برام خیلی ازاردهنده هست. اصلا هم دست خودم نیست. یعنی هرچی سعی کردم این جوری نباشم نتونستم. اصلا انگار یه بیماریه که از بچگی با منه و هنوز هم با منه. علاوه بر همه این مشکلات، گاهی اوقات وادار به انجام یه سری حرکات غیر طبیعی میشم؛ که از وقتی بچه بودم؛ این حرکات غیر طبیعی رو هم داشتم. اما مادر و پدرم چندان توجهی  نکردن و دکتر نبردن من رو و نمیدونم اسم این بیماری که از بچگی با منه چیه. ‌البته الان که وضعیتم بدتر شده باز. چون دچار وسواس و افسردگی هم شدم. علاوه بر این که استرس خیلی زیادی هم دارم. البته تو جوونی دکتر رفتم و تشخیص افسردگی و وسواس و استرس شدید رو دکتر روانشناس برام داده. یه مدت تحت نظر روانپزشک بودم و دارو میخوردم؛ که چون عوارض دارو ها خیلی زیاد بود؛ دیگه نتونستم تحمل کنم و دارو خوردن رو کنار گذاشتم و دیگه تحت درمان نیستم الان. البته این مشکلاتی که از بچگی داشتم و هنوز هم دارم رو هم تو جوونی پیش روانشناس رفتم و گفتم و دکتر گفت یه مشکلی هست ولی نتونست تشخیص قطعی بده که چه بیماری هست. تو ریاضی خیلی بی دقتی میکردم تو دوران تحصیلم و یاد گرفتن ریاضی هم برام خیلی سخت بود و مادرم خیلی با من کار میکرد ریاضی رو که مادرم الان فوت کرده و دیگه نیست که تو ریاضی کمکم کنه.

با اون حالت قبلی اموزش پرورش درس خوندم که هنوز دبستان 5ساله بود و 3سال راهنمایی و 4 سال دبیرستان که البته سوم دبیرستان دیپلم رو میدادن و کسانی که میخواستن دانشگاه برن؛ سال چهارم رو که بهش میگفتن پیش دانشگاهی میخوندن. من هم که نمیخواستم دانشگاه برم؛ پیش دانشگاهی رو نخوندم. یعنی من 11 سال درس خوندم نه 12 سال. تنها دانشگاهی که بدون مدرک پیش دانشگاهی دانشجو میپذیره دانشگاه علمی کاربردی هست. بعضی از فامیل ها میگن دانشگاه برو. ولی خودم تمایل و علاقه ای به دانشگاه رفتن ندارم.

مثلا بعضی از فامیل ها میگن اگه لیسانس داشته باشی؛ شوهر تحصیلکرده و با درامد خوب و بهتر و باشخصیت تر و با خانواده بهتر گیرت میاد. اما اگه لیسانس نداشته باشی؛ شوهری گیرت میاد که چون تحصیلات دانشگاهی نداره؛ درامدش کمه و بدتره و خانواده اش بدتر اند. اما نمیدونم با توجه به این مشکلاتی که دارم؛ اگه برم دانشگاه و لیسانس بگیرم؛ واقعا شوهر تحصیلکرده و با درامد خوب و باشخصیت و خوب و با خانواده خوب گیرم میاد یا نه؟ چون تو اینترنت خوندم که تعداد پسرهایی که وارد دانشگاه میشن در ایران از دخترهایی که وارد دانشگاه میشن کمتره. در نتیجه بعضی از دخترهایی که مدرک دانشگاهی دارن؛ مجبور میشن با پسرهایی ازدواج کنن که دانشگاه نرفتن. حالا من که این مشکلات رو هم دارم.

به نظرتون با توجه به این شرایطی که دارم؛ چرا باید دانشگاه برم؟
1 پاسخ
پاسخ داده شده فوریه 28, 2022 توسط ravanshenasesite حرفه ای (135,540 امتیاز)
سلام به شما دوست عزیز

احساسات و علایقی که دارید قابل احترام هست و خب اجباری بر این مبنا وجود ندارد که شما حتما به دانشگاه بروید اما این موضوع از اهمیت برخودار می باشد که شما بدانید از مسیر زندگیتان چه چیزی می خواهید بر توانمندی های خودتان تکه کنید و نه پدر و یا همسرتان چون در هرصورت این می تواند وابستگی زیادی را ایجاد کند و بر رابطه شما تاثیر زیادی می گذارد.

آنچه مشخص است این است که تجربه شما در مسیر رشد دوران کودکی و نوجوانی با احساسات ناخوشایندی همراه بوده است که خب از ترس تجربه شدن مجدد آنها حتی بیان می کنید نمیخواهید فرزندتان را به مهدبفرستید و یا خودتان شاغل باشید اما خب عزیزم دقت کن که این تجربه خود شماست و قرار نیست در اینده فرزند شما نیز حتما تجربه مشابه شما را داشته باشد و ممکن است اصلا بودن در مهد کودک برای تایم مشخصی در کنار داشتن ارتباط سالم و سازنده با پدر و مادر برایش لذت بخش باشد.

آنچه از متن ارسالی شما و حتی انتخاب موضوع که نشان از سردرگمی دارد مشخص می باشد این است که شما با درگیری های فکری روبرو هستید که برای آنها پاسخی ندارید و همچنین اینکه این تکه از متن شما که به مسیرهای ارتباطی شما اشاره دارد (نسبت به یه سری چیزها حساسم و اذیت میشم. نمیتونم اون طور که انتظار میره با افراد دیگه ارتباط برقرار کنم. کلا خیلی متفاوتم با جوون های دیگه و بودن در محیط مدرسه و کلاس و در جمع جوون های دیگه بودن برام خیلی ازاردهنده هست. اصلا هم دست خودم نیست) نیز بی ارتباط با تصمیم گیری شما برای نرفتن به دانشگاه و یا تصمیم گیری های شما در مورد اینده و فرزندتان نیست اما عزیزم اگر قرار باشد شرایط بهتری را تجربه کنید و تصمیم گیری هایی داشته باشید که برایت با بینش بیشتری همراه باشد بهتر است که برای بهبود شرایط روحی خودت و شناخت و رفع این مشکلات ارتباطی با کمک روان درمانگر اقدام کنید چون این شرایط می تواند بر روند تصمیم گیری شما تاثیر زیادی داشته باشد
به مشاوره آنلاین روانشناسی خوش آمدید، مکانی برای پرسش سوال و دریافت پاسخ از دیگر کاربران و مشاوران مجرب و منتخب کانون مشاوران. مطالب با مضامین توهین آمیز به ادیان، دین اسلام و عقاید و استفاده از کلمات رکیک را گزارش دهید تا حذف شود.
مشاوره تلفنی حضوری آنلاین
۰۲۱-۲۲۲۴۷۱۰۰
۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵
۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

17,062 سوال

27,824 پاسخ

29,379 دیدگاه

2,741 کاربر

سوالات مشابه
2 پاسخ 127 بازدید
1 پاسخ 138 بازدید
...