سلام
من با اقایی هفت سال دوستم که دوسال پیش نلمزد کردیم همه چیز عالیه خیلی عاشق هم هستیم خیلی مرد ایده عالیه به دلیل مساعل مالی و فوت پدرامون قادر به ازدواج نشدیم
سه هفتع پیش متوجه شدم با خانمی که کارای پرینت و کپی همسرم و انجام میده چت کرده و تقریبا ابرار علافه کردن به هم ،بهشون گفتم ولی کلی دلیل اورد و ابراز پشیمونی کرد
حتی میخاستم نامزدی و بهم بزنم با اینکه واقعا عاشقشم ولی ازمن فرصت خاست و گفت به من زمان بده دیگه تکرار نمیکنم
من طاقت نباوردم و رفتم اون خانوم و دیدم اون خانوم حرف هایی خلاف حرف همسرم میزد و میگفت که همسرم خییلی بهش ابراز علاقه کرده و حتی کلی گریه میکرد
به همسرم گفتم اما گفت که دروغه و فقط در حد چت بوده و شروع کننده خود خانم بوده و خلاصه کلی پشیمانی و زمان خاست
من نمیدونم چکاذ کنم واقعا بد بین و شکاکم بهش
میترسم بازم بهم خیانت کنه اخه من واقعا بهش اعتماد داستم واسم پذیرفتن این موصوع دردناکه
ترو خدا کمکم کنبد من باید چکار کنم دارم دیونه میشم هم دوسش دارم هم از خیانت مجدد میترسم چه جور بفهمم که به من متعهده