من عاشق بهترین دوستم شدم ولی اون نمیدونه و با یه نفر وارد رابطه شده و چون من بهترین دوستشم اینو به من گفته و من از شدت حسادت دوستیمو باهاش قطع کردم با اینکه کلا آدم حسودی نیستم ولی نمیدونم چرا شدم.و بهش گفتم که باید دیگه با دختری که باهاش در رابطس اوقاتشو بگذرونه...
چندین بار بهم پیام فرستاد و علت اینکه دوستیمو باهاش بهم زدم رو پرسید و من طفره رفتم و یه مشت دلایل دروغ گفتم.
من اونو از ته قلبم دوست دارم و هرروز کارم شده گریه کردن. هرطور که بود عاشقش بودم وگمان میکردم دوطرفس و یه روزی جلو میاد و عشقشو بهم ابراز میکنه نه تنها نیومد هیچوقت هم نفهمید حالا با این شرایط چرا اصرار میکنه منو همچنان به عنوان دوست کنارش نگه داره؟ بهم میگف از وقتی دوستیمونو قط کردم باهاش کارش شده خوندن پیامای قبلیم و نمیتونه منو فراموش کنه