سلام وقت بخیر
چند ماهه مادرم با همسر یکی از فامیل های دورمون حرف میزنه
اون فرد هم بهش چند تا وسایل فرستاده (قهوه و شیرینی یا پول برای رزرو پیتزا)
موقعی ک قهوه فرستاد با اسنپ بود و اون شخص ک اسنپ بود مسن بود و من با توجه ب شرایط جامعه شک کردم ک آدم ربا باشه و از بالکن ب مادرم نگاه میکردم و مادرم منودید و مجبور شد بهم بگه ک این فرد براش قهوه فرستاده چون مامانم بهش محصول ب صورت رایگان داده بود و دوست این فرد قهوه میفروشه و ایشون برای تست فرستاده و مامانم مجبور شد ب بابام بگه
اون فرد گفت ب همسرت نگفتی؟
مامانم گفت آره و گفت چرا گفتی و ....
الان میخواد براش شیرینی بفرسته مامانم میگه جلوی دخترم نمیتونم چیزی ازت بگیرم چون اون روز شک کرده بود
اون فرد هم میگه تابلو نکن و ...
در حالی ک من ب اسنپ شک کرده بودم
و مامانم هیچ توضیحی در مورد رابطه اش ن ب من میگه و ن ب بابام
اون فرد گفته پله ها رو یکی یکی میریم بالا و ب آرزومون میرسیم (فکر کنم ازدواج)
از این میترسم ک بابام بره پیام ها رو ببینه و کار مامانم تموم شه
الان بهم شک کرده ک بهش چرا شک کردم
من هیچ مشکلی با رابطه اش ندارم
ولی اگه دیگه قضیه ب عشق و عروسی بکشه واقعا دیگه ب روی مامانم نگاه نمیکنم
من چیکار میتونم بکنم ک مامانم مطمئن بشه ک بهش شک نکردم و قضیه رو ب من بگه؟
من ۱۴ سالمه و دخترم
میتونین کمک کنین؟