سلام من از کسی خوشم اومده اومده اون هم جنسه خودمه من ۱۹ سالمه اون ۱۳ راستش من خیلی خوشم از قیافش میاد خیلی ولی خوب خجالتیم تو برقراری ارتباط باهاش سمتش خیلی کم میرم بعد اینکه دنیاهامومنم کاملا متفاوته؛حس می کنم همین دنیای متفاوت بودنه سوع تفاهم زیادی بوجود مباد من نمیفهممش؛نسبت بهش بی تفاوت میشم؛آخه تجربه داشتم با یکی از دوستام؛همین اختلاف سنیمونم زیاده باعث میشه بی تفاوت شم.یبار من باهاش بازی کردم هرچی می گفت من میخندیدم انگار میخواست دوست بشه خیلی باهام خوب بود مثله یه رفیق بود ولی خوب خیلی خوشم ازش اومده بود دیدم سرد شد.خوب آخه من بعضی از حرفاش رو متوجه نمیشدمو میخندیدم،چتم باهاش می کردم خندیدم پشت سره هم دیدم سرد شد؛آخه حرفی نداشتم میخندیدم تعریف بعصی جاها تعریف می کردم؛من خیلیییی خوشم ازش اومده بنظرتون باهاش دوست شم؟؟،چیکار کنم سرد نشه؟؛بعد اینکه اینم بگم از هرکی خوشم اومده باهام دوست نشده این نفره ۴رمه؛دیشب و امشب گریه کردم چرا خوشم از کسی میاد باهام دوست نمیشه؟ چه دنیاییه واقعا بعد اینکه تلاش نمی کنم حس می کنم اون مثله ۲ تا دوست قبلیم میشه ۲ تا دوست قبلیم یکیشون هرچی تلاش کردم نشد؛آخه می گم این خوشش از من نیاد از رفتارام هرچی تلاش کنم نمیشه،بعد اینکه همش تو خونه پاگوشی ام کاری ندارم بیرون از خونه؛یه کلاس تنیسی میرم اونم دیگه نمیرم خسته شدم از کلاس تنیس