مشاوره تلفنی حضوری آنلاین
۰۲۱-۲۲۲۴۷۱۰۰
۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵
۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

کسی هست که تجربه علاقه به همجنس داشته باشه؟

2,258 بازدید
سوال شده اکتبر 11, 2022 در آموزش جنسی و زناشویی توسط بی نام
لطفاً همه جواب بدید
کسی اینجا هست که سابقه علاقه به همجنس داشته باشه و اون رو ابراز کرده باشه؟
اگه این کار رو کردید ، واکنش اون طرف چی بوده ؟
موردی هست که اون طرف هم علاقه متقابل نشون داده باشه؟
میدونید که توی ایران این شرایط خیلی سخته و طبق فرهنگ و دین ما جلوه خیلی بدی داره
اما کسایی که به همجنسشون علاقه مند میشن باید چیکار کنن؟؟؟
:\
3 پاسخ
پاسخ داده شده اکتبر 11, 2022 توسط بی نام
شما مردی یا زن؟
چند سالته؟
دارای دیدگاه اکتبر 11, 2022 توسط بی نام
من یه دختر نوجوونم
از جنس مخافم هم خوشم اومده ، ولی وقتی بچه تر بودم
تازگیا از مردا و پسرا خوشم نمیاد
ولی روی همکلاسیام کراش میزنم
با پسرا میتونم رابطه دوستی برقرار کنم و دوستی باهاشون واسم راحته
هیچ حسی هم واسم پیش نمیاد ﴿ از طرف اونا ابراز علاقه صورت گرفته ولی من علاقه مند نبودم ﴾
اما برقراری ارتباط با دخترا یه خورده واسم سخت تره
مخصوصا با کسایی که روشون کراش زدم
در حال حاضر کراشم یه دختره که هر روز توی کلاس ورزش میبینمش و توی گروه دوستانمون چت میکنیم
با هم دیگه یه مسافرت تیمی رفتیم و بیشتر شناختمش و ازش خوشم اومد
اما قصد من برای برقراری ارتباط فقط از لحاظ عاطفیه
دوست دارم ببوسمش ﴿لب هاشو﴾ و بغلش کنم اما نه بیشتر
اون به من به چشم یه دوست خییلی عادی نگاه میکنه و وقتی که از نزدیک میبینمش حسشم بهش کمتره
اما وقتی پیشم نیست ، بهش فکر که میکنم یکم حالت تهوع میگیرم و دلم یه جوری میشه...
میدونم شاید بگید از اقتضای سنه نمیدونم
اما در کل برام سوال بود که همجنسگرا ها چطوری توی جامعه زندگی میکنن و چیکار میکنن
مخصوصا با جامعه ما که اون هارو نمی‌پذیره :)
پاسخ داده شده ژوئیه 21, 2023 توسط سایه حرفه ای (300 امتیاز)
سلامم خب من بگم در مورد این قضیه منم یکی از همکلاسی هامو دوست داشتم ولی وقتی به بقیه گفتم،دوستاش رفتن به مدرسه مون گفتن و خب منو پاره کردن کاملا پس پیشنهاد میکنم تو انتخاب تون دقت کنید...
پاسخ داده شده می 11, 2024 توسط محبوبه ۱۹۸۰ حرفه ای (500 امتیاز)
من و جاریم، رابطه لز داریم. از همان ابتدا متوجه روابط غیر معمول او با زنان دیگر بودم ولی هیچوقت این قضیه را جدی نمیگرفتم. چیزهایی هم پشت سر او شنیده بودم؛ اما باور نمی کردم چون چیز بدی ازش ندیده بودم. راستش جاریم و خانواده اش رو از قدیم می شناختم؛ با هم توی یک محله بودیم. خواهرم در دوران دبیرستان با اون توی یک مدرسه بود و همیشه میگفت که بچه ها میگن که این دختر (جاریم) با معلم ها ارتباط داره و به خاطر همین نمره هاش بیسته. حتی خواهرم میگفت که این دختر (جاریم) با ناظم مدرسه شون هم ارتباط داره. من هم فکر می کردم که چون جاریم، درسش خوب بوده؛ این حرف ها چرند و به خاطر حسادت های دخترانه است. ناگفته نماند که اون ناظم مدرسه، مادر شوهر ما بود. من قبل از اینکه عروس این خانواده بشم، مادر شوهرم رو می شناختم که یک زن چادری و مذهبی بود و برای همین این موضوع رو باور نمی کردم. در این مدتی که عروس این خانواده هستم هم چیز مشکوکی از مادر شوهرم و جاریم ندیدم. خلاصه جاریم، ورزشکار بود و علاقه به ورزش های مختلف داشت. از بچگی رزمی کار بود و دوچرخه سواری رو خیلی دوست داشت. از طرف دیگه با اینکه حجاب درستی نداشت، اما لباس ها و شلوارهای گشاد و ضخیم می پوشید. اون همیشه پلیور، ژاکت پشمی و دیگر لباس‌های زمستانی می پوشید (مگر آنکه هوا خیلی گرم باشد) و علاقه به پوشیدن پیراهن های فلانل و کشمیر مردانه داشت. خلاصه اینکه اصلا باور نمی کردم که جاریم، همجنسباز باشه؛ اما یک چیز برایم مسلم بود و آن اینکه جاریم، دوستی و روابط حرفه ای با زنان دارد.

پس از اینکه با هم همخونه شدیم، تا چند ماهی اوضاع خوب بود. تا اینکه مادر شوهرم فوت کرد. برای مراسم چهلم مادر شوهرم، قرار شد که من و جاریم رستوران مناسب پیدا کنیم؛ چون که شوهرامون درگیر کار بودند و وقت نداشتند. من و جاریم، چند روزی رو به دنبال رستوران مناسب، از این ور شهر به اون ور شهر می رفتیم. تا اینکه برادرم که فرهنگی است، آدرس رستورانی را داد که با فرهنگیان قرارداد دارد و قرار شد که ما ساعت ۱۲ ظهر به آنجا برویم و با مدیرش که دوست برادرم بود صحبت کنیم. جاریم، بچه ها رو خونه خواهرش گذاشت و با هم به اونجا رفتیم. اما گفتن که مدیر تا ساعت ۲ و نیم بعد از ظهر نمیاد. از اونجایی که خونه مون دور بود؛ برای همین توی ماشین جاریم نشستیم و به یک جای سایه و خلوت در همان نزدیکی رفتیم و پارک کردیم و توی ماشین منتظر موندیم و شروع به حرف زدن با هم کردیم. هوا خیلی گرم بود و من چادرم رو درآوردم و دکمه های مانتوم رو باز کردم. یکدفعه متوجه شدم که به سینه هام زل زده و نگاه نامناسبی داره. اون وقتی فهمید که من متوجه نگاه هیزش شدم، خودش رو جمع و جور کرد و شروع کرد به حرف زدن در مورد انتخاب نوع غذا و تعداد مهمونا. داشتیم با هم حرف میزدیم که یکدفعه دستش رو گذاشت روی سینه ام و بدنمو تاچ کرد بدون هیچ دلیلی. مانتو شیردهی تنش بود و سریع سینه هاش رو درآورد و به من‌ گفت که نگاش کنم. من هم به شدت حشری شدم و دستم رو گذاشتم روی سینه های لختش. اون هم دستش رو گذاشت روی سینه ام و شروع کرد به بوسیدن لب های من. بعد دستش رو برد توی یقه پیراهنم و به قدری با خشونت این کار رو انجام داد که دکمه های پیراهنم کنده شد. متاسفانه یک ساعتی با هم لز کردیم؛ همدیگر رو بوسیدیم و سینه های هم رو دستمالی کردیم. اون روز بعد از اینکه به خونه برگشتیم، از من خواست که رابطه کامل برقرار کنیم اما من قبول نکردم. خیلی اصرار کرد و من زیر بار نرفتم و با هم دعوا کردیم. اما چند ساعت بعد آشتی کردیم و به من گفت حالا که راضی نیستم و جواب مثبت بهش ندادم، بیخیال میشه و دیگه باهام وارد رابطه نمیشه. اما چند روز بعد، در خواب به من‌ حمله کرد و من رو نیمه عریان کرد و دست و پای من رو بست و باهام لز کرد.
به همین صورت، هر چند وقت یکبار وقتی که تنها بودیم (یعنی شوهرش نبود و پسرش مدرسه بود)، من رو وادار به رابطه می کرد. البته از یک جایی به بعد، من هم یه جورایی تسلیم شدم و به این وضعیت راضی شدم و دیگه مقاومتی نداشتم. الان هم حدود دو ساله که تبدیل به برده جنسی اون شدم.
به مشاوره آنلاین روانشناسی خوش آمدید، مکانی برای پرسش سوال و دریافت پاسخ از دیگر کاربران و مشاوران مجرب و منتخب کانون مشاوران. مطالب با مضامین توهین آمیز به ادیان، دین اسلام و عقاید و استفاده از کلمات رکیک را گزارش دهید تا حذف شود.
مشاوره تلفنی حضوری آنلاین
۰۲۱-۲۲۲۴۷۱۰۰
۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵
۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

17,243 سوال

28,541 پاسخ

29,881 دیدگاه

2,624 کاربر

سوالات مشابه
1 پاسخ 915 بازدید
2 پاسخ 166 بازدید
سوال شده اکتبر 25, 2020 در مشاوره رایگان فردی توسط بی نام
2 پاسخ 1,357 بازدید
1 پاسخ 108 بازدید
سوال شده اکتبر 14, 2021 در مشاوره تحصیلی توسط بی نام
...