سلام به شما دوست عزیز
در این مورد در اول اهمیت دارد که شما از فرزند خودتان بپرسید که او چه فکر می کند ؟ یعنی اطلاعات او را در این مورد دریافت کنید چون ممکن است از طریق منابع مختلف اطلاعات اغراق شده یا ناقص و یا حتی خیلی کامل را دریافت کرده باشد. در هرصورت بهتر است کنجکاوی کودکان بدون پاسخ باقی نماند اما داشتن اطلاعات خود کودک و توجه به شرایط سنی از اهمیت زیادی برخودار می باشد.
وقتی فرزند ما درباره نحوه تولد کودک پرسید در گام اول باید در فضایی صمیمانه میزان اطلاعات او را بسنجیم. مثلاً بپرسیم «خودت چی فکر میکنی؟». اگر میزان اطلاعات او را برآورد نکنیم ممکن است تصمیم بگیریم اطلاعاتی ساده به او بدهیم و بعد با فهمیدن اینکه او خیلی بیشتر از این اطلاعات ساده میداند غافلگیر بشویم. برعکس این ماجرا هم با دادن اطلاعات بیشازاندازه که گفتن آنها در آن موقع ضروری نباشد، محتمل است.
شرایطی را در نظر بگیرید که والدین متوجه میشوند کودکانشان که امروز درباره اینکه «من چه طور به دنیا آمدهام» سؤال کرده است، اطلاعاتش از موضوع در حد صفر است. اینجا بهترین پاسخ یک پاسخ ساده است: «شهریور بود که من بیمارستان رفتم و تو به دنیا آمدی» «آن سال من به بیمارستان رفتم و خانم دکتر به من کمک کرد تا تو به دنیا بیایی». این پاسخ، شرح آخرین مرحله تولد یک نوزاد است. یعنی بهتر است بهجای اینکه از اول شروع کنیم از آخر شروع کنیم. خیلی از بچهها در این مرحله چون درگیر ماجرای بیمارستان و خانم دکتر و... میشوند این پاسخ برایشان قانعکننده است و آن را میپذیرند.
حداکثر افشای اطلاعاتی که می توانید در اختیار او رار بدهید این است که هنگامی که جنین آماده به دنیا آمدن شود، رحم مادر او را به بیرون هدایت خواهد کرد. به این عمل زایمان گفته می شود. واژن مادر باردار قادر است برای خروج جنین به اندازه کافی کشیده و متسع شود و پس از زایمان، جمع و کوچک شده و به اندازه معمول خود برگردد