سلام،خسته نباشید.
من ۲۵ سال سن دارم و سه ساله ازدواج کردم. پدرشوهرم ۶۳ سال داره. از اوایل عروسی گه مستقل شدیم و رفتیم خونه ی خودمون،پدرشوهرم هفته ای یک بار به بهانه سر زدن تنها میومد خونمون و من هم تنها بودم و شوهرم سرکاربود. خیلی بهم محبت داشت،گرم سلام و علیک میکرد،بوسم میکرد،بغلم میکرد. اوایل فکر میکردم از محبتشه ولی کم کم هر چی پیش رفت بدتر شد. جوری که مثلا میگفت بیا کنارم بشین،دست به سینه هام میزد،گردنمو بوس میکرد. میگفت بیا روی پام بشین. بغلم میکرد و سعی میکرد به بدنم دست بزنه.کارهایی میکرد که من با شوهرمم انجام نمیدم.( رابطه جنسی نبوده فقط در حد لذت بردن خودشه) من همیشه معذب بودم ازین رفتارهاش و چاره ای پیدا نکردم. یکی دوبار به شوهرم گفتم اوایل باور نمیکرد آخه پدرشوهدم خیلی مذهبی و مسجدیه.بعدم که باور کرد دیدم باعث ناراحتی شوهرم میشه. واسه همین زیاد واسش توضیح ندادم. هر سری پدرشوهرم زنگ میزد که بیاد سعی میکرد یا درو باز نکنم یا بهونه بیارم خونه نیستم. یا وقتی میومد بیشتر توی آشپزخونه سرمو به کاری گرم میکردم که کمتر برم پیشش و خودش بفهمه. ولی برعکس میومد توی آشپزخونه همینجور که کارامو میکردم از پشت بغلم میکرد و... خواهشا کمکم کنین. چند بار با رفتارم نشون دادم ازین کارهاش بدم میاد ولی بازم تکرار میکنه. چیکار کنم؟ بلاخره پدرشوهرمه نمیتونم که راهش ندم بگم نیاد خونمون. کمکم کنین خیلی معذبم واقعا اذیت میشم ازین رفتارهاش.