دیگه خسته شدم از خورد کردن خودم از تحقیر شدن از اضافه بودن از مزاحم بودن
از جواب ندادناش از دلیل های غیر منطقیش از دروغ گفتناش
چجوری یه آدم میتونه انقدر سنگدل باشه اونم یه دختر
چجوری میتونه انقدر تغییر کنه انقدر راحت حرفای قبل خودشو یادش بره دیگه ما 15 ساله نبودیم بگم تو این دوره رفتار آدما عوض میشه
2 تا ادم 30 سالع بالغ بودیم
چجوری یه دختر میتونه پسری که هر هفته بهش زنگ میزنه با گریه التماس برگشتن داره رو پس بزنه
هیچ دلیلی هم نداره حرفاش مزخرف خالصه
اصلا هیچ دلیلی نمیاره میگه دوست دارم ولییی.... ولی اخه چی ولی چی....
ولی میخوای تنها باشی؟..... 3 سال چطور عشقش بودم چطور اون حرفا رو میزد چجوری میتونه همشو فراموش کنه
یعنی چرا دوست دلشتنش عاشقش بودن اشتباهه
چرا ازش خسته نمیشم چرا یادم نمیره
چرا برام عادی نمیشه چرا هنوزم منتظرشم خودش قبول نمیکنه ولی من که میدونم با یکی دیگه هست
چرا منتظرم که طرف ولش کنه و برگرده پیش من مگه انتظار از این بد ترم داریم؟
دوسش دارم و ازش متنفرم و این چجوری ممکنه؟؟
همه میگن فراموش میشه و ارزششو نداره همچین دختری.. اینا رو وقتی کسی میگه از دور داره میبینه و گفتن این حرفا راحته
پس چرا فراموش نمیشه چرا هرچی فک میکنم میبینم ارزششو داره.؟؟
اصلا یکی دوست داشتنو. عشقو برام توضیح بده.
من نمیفهمم که چجوریه؟؟
چجوری ممکنه کسی اینکارو با من بکنه و من اسمشو بزارم عشق
به این سادگیا نیست.......