ترو قرآن کمکم کنید دارم دیوونه میشم من ۱۴ سالمه وقتی که ۴ سالم بود پدر و مادرم از هم جدا شدن و من با برادرم که دوسال ازم بزرگتره و مادرم زندگی میکنم اولاش که هیچی نداشتیم و مامانم مجبور بود همیشه میرفت سر کار و به خاطر اینکه تنها بودم افسردگی گرفتم و الانم افسردم دیگه نمیتونم تحمل کنم الانا دیگه داداشم خیلی بد شده سر مامانم داد میزنه و فوشش میده همش به مامانم میگه لال شو برو بمیر نمیدونم دیگه چیکار کنم امروز زد شیشه درو شکوند هیچ کاری انجام نمیده و فقط پول خرج میکنه سر کارم نمیره مامانم خرجمونو میده مامانم اصلا زندگی خوبی نداشته بچگی و جوونی خیلی بدی داشته الان میگه کل امیدم به شما بود که شما هم اینطوری میکنن من که خوب با خاطر افسردگی یه کارایی میکنم که دست خودم نیس ولی الان مامانم از صبحه گریه میکنه و میگه دیگه آبرو واسمون نمونده داداشم ابروهاش درمیاره و لاته فقط فکر تیپه و هی میگه من میخام خودکشی کنم اصلا درستش نمیتونه همش تجدیده مامانم میگه هیشکی تا حالا دستمزد خوبی های منو نداده شما هم همینطور نمیدونم دیگه چیکار کنم دارم دیوونه میشم تو رو خداااا کمکم کنید