سلام خسته نباشید.من وارد رابطه ای شدم یکسالی میشه خانواده در جریانند ایشون دانشجویه میکروبشناسه و کارش مشخص نیست هنوز سربازی نرفته و وضع مالی خوبی هم نداره با همه این ها من ایشون رو قبول کردم چون طی یکسال دیدم اخلاق خوبی داره اما الان دو دلم..پنج سال از ایشون کوچک ترم و خاستگارایه زیادی داشتم و دارم و احساس میکنم اگه در اینده * نزدیک ازدواج کنم محدود میشم.من گیلانیم و شاید برایه کار ایشون مجبور باشم باهاش مازندران زندگی کنم..الان دو دلم فقط برایه این وابستگی که بین من و اون پیش اومده و اینکه اون خیلی من رو دوست داره و ضربه شدیدی میخوره و جدیدا اگه بحثی پیش بیاد به هیچ وجه تلاشی برایه آشتی کردن نمیکنه و اینکه قیافتا خیلی ها گفتند که ترجیحا من بهش نمیام و خیلی ااخلاق چهره داریم..من چطور رابطه رو تمومش کنم که نه من نه اون ضربه عاطفی نخوره و بیخیال بشیم.؟؟؟