سلام .خانمی ۲۹ساله هستم.یه دخترپنج ساله دارم .ده ساله ازدواج کردم تواین ده سال هیچوقت خوشبخت نبودم .همیشه باهمسرم دعواداشتیم وهمیشه اون مقصربوده ولی خیلی خودخواه وزیرک هست که همیشه دربرابرش کم میارم واون پیروزمیشه .درکل خیلی انسان بدیه .بی ایمان .پرخاشگر.کاروباردرست وحسابی نداره .همیشه خانوادم کمکم کردن .خسته شدم اززندگیم .دوست دارم که یبارباهم خوب باشیم .یبار باهم بریم بیرون .مسافرت .تفریح .عکس دوتایی بگیریم .خیلی چیزای دیگه ولی همیشه بهونه داشته وفقط برای نیازجنسی طرفم میاد .خیلی هم شهوتش زیاده اما من سردم ـنمیتونم همیشه اون که میخواداونجورکه میخوادنیازشوبرطرف کنم .کلا تفاهم نداریم .چیکارکنم باوجودیک بچه چطورازشرش خلاص بشم .بارها خواستم جدابشیم اما من وتهدیدکرده .بابچه تهدیدم کرده .وآبروریزی وتهمت زده .خیلی شره .کلا ازش خسته شدم .سریه چیزالکی قهرمیکنه .میخوام بابچم فرارکنم .پیش خانوادمم نمیتونم برم .