با سلام
بنده 3 سالی هست که ازدواج کردم. من و همسرم هم استانی نیستیم. ابتدای خواستگاری من به همسرم قول دادم میتونم بیام شهرشون و اونجا زندگی کنم. الان یک سالی هست که اومدیم شهر ایشون برای زندگی. اما متاسفانه خیلی خیلی تحمل دوری واسم طاقت فرسا شده به طوری که به شدت روی کیفیت زندگیم تاثیر گذاشته. خیلی تنهام اینجا. خانواده ش مذهبی نیستن و من با اونا متفاوتم. حالا همسرم خدا رو شکر یه کار خیلی خوب در شهر ما پیدا کردن که نظیر این کار در شهر خودشون پیدا نمیشد. متاسفانه مادرشون به شدت با رفتن ما مخالفند. البته ما تلاشمون رو میکنیم که راضیشون کنیم
حالا سوال من اینجاست: که در صورت راضی نشدن مادرشون عایا ما در صورتیکه اون کار رو قبول کنیم و بریم مرتکب گناه شدیم؟ نافرمانی از حرف مادر حساب میشه؟ اصلا در حالت کلی وقتی پسر ازدواج میکنه در قبال چنین درخواستهایی (که زندگی همسرش را هم تحت تاثیر قرار میده) از جانب پدر و مادرش چقدر باید مراعات کند.