نمیدونم چرا دارم تاپیک میزنم نمیدونم چرا دارم مینویسم کاملا ناخواسته اس
باورتون نمیشه میدونم
اما واقعیه حرفام عینی و حقیقی
میتونی بهم بگی دیوونه
رد داده هر چی دلت میخواد بگو اصن
واقعا هم رد دادم به معنای واقعی
همین الان که دارم مینویسم وحشتناک دارم به این فکر میکنم که خودمو بکشم
روشم هم زدن رگ دستمه
بیشتر از هزار بار بهش نگاه کردم حتی
میدونی اوج دیونگیم کجاس
دقیقا اینجا که همین چند دقیقه پیش زنگ زدم نوبت مشاوره گرفتم
و میخوام بعد از اینکه از مطب اومدم بیرون برم وسط ساختمان طبقه بالا و آخر لبه نرده پله بشینم و رگمو بزنم
تصورش هم حتی حالمو جا میاره
چیزی هم که بیشتر حالمو جا میاره اینه که فقط دو هفته اس
دو هفته دیگه شایدم زودتر