همش قهرو‌دعوا بسه دیگه

Question

سلام پدرو مادرم خیلی باهم مشکل دارن از وقتی یادم میاد بیشتر باهم دعوا داشتن مامانم * روز بابامو دوس داره روز بعد میخاد طلاق بگیره دومادو نوه هم دارن هم مامانمم حرف هاش و عقایدش درست نیست هم پدرم کارهاش عاقلانه و‌رو حساب کتاب نیست این وسط منم ضربشو دیدم ولی فقط سعی کردم میانجی گری کنم ب خدا اخلاق مادرم ب خواهرمم سرایت کرده حتی نمیدونن چ حرفی رو کجا بزنن جفتشون مقصرن زندگیمون قفله ن خرید درست حسابی ن تفریح و مسافرتی  هیچ کاری نمیکنیم  هیچ جایی نمیریم بعد باید مامانو بابامونم تحمل کنیم مشکلشون اینه ک فقط قهر میکنن منطقی و بدون دادو بیداد نمیشینن صحبت کنن چی کار کنم من این‌وسط چی کار کنم بعدشم خواهشا روانشناس باسواد و‌محترم سایت فقط نگو شما در مسیر ارتباطی خود پیش برید ب خدا نمیشه خودت  بودی میتونستی لطف کن راه حل بده

Answer 1

سلام فاطمه جان. کاملا درکت میکنم. منم نمیتونم به مامان و بابام بی تفاوت باشم و دنبال کارای خودم باشم. فک میکنم کلا هیشکی نمیتونهچون داریم باهاشون زندگی می کنیم. پدر و مادر من هم ارتباطشون افتضاحه.

Answer 2

سلام
هر عضو خانواده،مثل دومینو هست،پشت سر هم و مرتبط به هم،یه دومینو به جلو هل داده بشه بقیه دومینو ها هم میفتن.مثال ساده برای اثبات تاثیر اعضای خانواده بر هم

توی مشاجره ها و بحثهای والدین،بهترین راه وارد نشدن به مشاجره،بحث و درمواردی درگیری فیزیکی هست،در غ اینصورت ممکنه آسیب فیزیکی یا دل شکستگی روحی(آسیب روحیه ای بابت تحقیر شدن از سمت والدین،فحش شنیدن،طرد شدن)ببینیم،پس زمانی که کاملا بحث و درگیری تمام شد بهتره که با اونها حرف بزنیم
بطوریکه پدر یا مادر رو متهم نکنیم،پشت والد دیگه پیش والد دیگه خودمون بدگویی نکنیم، و....

شما با  خواهر و برادر های دیگه متحد بشید و با پدر و مادرتون روزی که که با هم ارتباط خوبی دارن و بحث و مشاجره نداشتن صحبت کنید و احساساتتونو ابراز کنید
تا اونها به عمق تبعات این مشاجره ها پی ببرن و شاید این عاملی باشه که سعی کنن
دیگه مسبب حال بد شما نشن.و اینکه بخواهید که پدر و مادر مسئله ای براشون پیش اومده توی خلوت باهم حرفاشونو بزنن تا بقیه خانواده اذیت نشن.

حقیقت خیلی از این توصیه ها بنظر میاد که جواب نمیده،ما هر چی هم بگیم انگار که فایده نمیکنه چراکه شیوه رفتاری توی دعوا و مشاجره،آموختنی بوده و تحت تاثیر محیط تربیتی و آموزشی و جامعه بوده و والدین ما ممکنه توی خانواده ای بوده باشن که برای جواب گرفتن از هرچیزی دعوا،بحث،درگیری و داد و فریاد راه و روش رایجشون بوده و مسلما سخته که بخوایم این رفتار و طرز فکرو عوض کنیم.در کل اینکه بهتره نارضایتی مطرح بشه تا پدر و مادر مراعات حال خانواده رو کنن.
مشکلات ارتباطی پدر و مادر،روی روحیه فرزند هم موثره،اگر مشکل حاد و مهم باشه مسئله روحی فرزند به دنبال اون حاد و قابل توجه میشه.پرخاشگری،بی ملاحظگی، ضد اجتماعی شدن،بارهادرگیریهای فیزیکی با افراد جامعه داشتن.....میتونه  نتیجه تاثیر گذاشتن دعواهای والدین  روی فرزند باشه.

طرز و نحوه برخوردی و رفتاری پدر و مادرتونو شما نمیتونی تغییر بدی،پدر و مادر شما سالها با این طرز فکر یا طرز برخورد با هر موقعیت زندگی کردن.

اگر پدر و مادر شما به مشاوره مراجعه کنن "اگر که" متوجه تاثیرات منفی این دعواها و کشمکش ها روی کل اعضای خانواده شده باشن و خواستار این باشن که این مشاجره های غیر منطقی تمام بشه
مشاوره کمک کنندست،اما اگر صرفا جلسات مشاوره رو طی کنن و در خانه روز از نو روزی از نو،مشاوره صرفا حالت رفع تکلیفی داره.

شما بعنوان فرزند این خانواده،نقشها و حقوق فردی و خانوادگی خودتو  داری
درباره خرید کردن و اختصاص ندادن زمان تفریح و مسافرت از طرف پدر و مادر هم
شما باید حتما صحبت کنی،شاید شما پدر و مادری داری از نوعی که نیاز باشه( نیازهای شما) گفته بشه،ممکنه بعضی از والدین فکر کنند ما صرفا نیاز به غذا داریم و هزینه تحصیل و پوشاک.
توی بحث نیازهای فرزند،توان اقتصادی پدر و مادر هم قابل توجهه،برای خرید کردنی خوب و رضایتمند بعضی وقتا هزینه زیادی هم نیازمندیم پس اگر این هزینه یعنی فاکتور اولیه نباشه رضایتمندی از خرید هم "ممکنه"نباشه و "انتظارات"هم مطرحه
شما منظورتون از خرید" درست و حسابی" چیه،خب این میتونه برای هرفردی متفاوت باشه،بطور کلی باید نیازهای خودتو شما به پدر و مادرت بگی،اول لیست کنی و بر اساس الویت بندی کردن تصمیم بگیری که کدوم رو تهیه کنی،و وضعیت مالی خانواده باید درنظر بگیری و اینکه سطح توقعات باید مناسب باشه
اگر شما بتونی خودت مشغول به کار بشی و درآمد داشته باشی نارضایتی از طرز خرج کردن پدر و مادر پیش نمیاد.

برای تفریح،اوقات فراغت خانوادگی مثل روزای تعطیل،باید با پدر و مادر صحبت کنی
در واقع،ارتباط دو طرفه والدین و فرزند با جمله(( من (منِ مادر،منِ پدر)هستم تا (توی فرزند)مطرح کنی)) واضحه،،
اونها هستن تا ما نیازامونو بگیم و با مشورت هم به نتیجه میرسیم که کدوم ها قابل برآورده کردنه و کدومها نیاز به زمان داره،کدومها با توجه به شرایط خانوادگی،و فاکتورای دیگه قابل برآورده کردن نیست و باید درباره اون نیاز منطقی تصمیم گرفت.

Answer 3

مامانم حالت عادی همش با بابام قهره حالا اومده میگه بابات گفته فلان کارو ک نکردم برا فاطمه عوض فلان چیز بوده گفتم مامان تو حالت عادی حرفای بابارو نمیشنوی باهم حرفم نمیزنین بعد این حرفشو شنیدیو میای ب من بگی ک اعصاب منو خورد کنی بعد ب بابام گفتم از این ب بعد حرفی بود بیا ب خودم بگو خاهرمم نادونه این وسط اصلا اعلام بی طرفی نمیکنه همش با مامانمه اخلاقشم شده مثل اون حالا ب خاطر اشتباه مادرم و بیشتر خریت خاهرم بابام میخاد مامانمو کتک بزنه هم دلم براش میسوزه هم قبول نمیکنه ک کارش اشتباهه مامانم خونه رو خیلی تمیزو‌مرتب نمیکنه لباساو ظرفارو ب موقع نمیشوره بابامم درست خرجی نمیده و خیلی ب خوردوخوارکشون نمیرسه همیشه عین فقیرا و بدبخت بیچاره ها زندگی کردیم ماشین بابام * پراید داغونه ک گوسفندم حاضر نیست صندلی جلوش بشینه با اینکه بابام خیلی ملک و املاک داره ولی اصلا بلد نیستن‌درست زندگی کنن اینا ب کنار بازم من عاقل ترم خاهرم ک کلا عقلشو داده دست مامانم ما از بچگی با کلی حسرت و اعتماد ب نفس داغون بزرگ شدیم خدایاااا دیگه بسه جالب اینه بعد دلشون برا خالم اینا میسوزه ک هیچی ندارن ک بعد عمری تو خونه مستاحری زندگی میکنن ب خدا رفته دختر خالمو هیشکی نداشت جوری زندگی کردن ک شاه تو قصرش زندگی نکرد
چقد دردو دل نمیدونم کسی میخونه یا ن‌ولی اولین و اخرین پناهگاهم همینجاس ببخشید