سلام.خسته نباشین.من از بچگی با پسرا بیشتر احساس راحتی میکردم طوری که اکیپ بچگیم متشکل از3تا پسر بود و فقط 1 دوست با جنسیت دختر داشتم ک توی بازی ها هم همیشه شوهر یا داداشش بودم.همیشه دلم بزن در رو میخواست جوری ک ارنج و زانوم همیشه زخمی و خونی بود.از طرف مادرم تحت فشار هستم ک دخترانه رفتار کنم خیلی سعی کردم ولی نتونستم.توی ابتدایی فهمیدم به دخترا کشش دارم و چون بچه بودم نمیدونستم کشش چیه فقط فکر میکردم یه ادم بدم.وارد راهنمایی که شدم ب دختری علاقه پیدا کردم.اولاش میگفتم بحران نوجوونیه میگذره تموم میشه ولی وقتی بیشتر فکر کردم دیدم از بچگی اینطوری بودم و همیشه از ترس پنهون میکردم.همیشه موقع عید سر لباس خریدن دعوا بود. صدام طوریه که یکی صدامو بشنوه نمیتونه جنسیتمو تشخیص بده.هیچ عشوه ای ندارم و سعی کردم اما حالم بهم میخورد!تو خونه لباسای پدرمو میپوشم و از بچگی از برجستگی های بدنم متنفرم.وقتی مردی بهم ابراز علاقه میکنه هیچ حسی بهم دست نمیده.خنثی.هیکلم چهارشونس و قدرت جسمیم خیلی بیشتر از دختراست.و برای عادت ماهیانه شدن باید هورمون زنانه تزریق کنم و حالت عادی تا تزریق نکنم نمیشم. همیشه توی جمع ها قاطی مردام و توی مهمونیای خانوادگی هم صحبت مردام و سمت جمع خانوما نمیرم و برام جدابیتی نداره. وقتی عروسی ای چیزی میبینم و ناخوداگاه فکرم میره سمت عروسی خودم اون موقع خیلی ناخوداگاه خودم رو تو لباس دومادی میبینم! از طرفی توی خوابهامم خودم رو پسر میبینم.یا من ترنسم؟