با سلام و خسته نباشید دختری 26 ساله هستم که از وقتی بچه بودم متوجه شدم مادرم منو از برادر بزرگترم کمتر دوست داره. مثلا من تو سن حساس و نوجوانی بودم مادرم دم دقه واسه برادرم اسفند دود میکرد با اینکه برادرم از همه نظر عادی و معمولیه و چیزی واسه چشم خوردن نداره. من همیشه با خودم فکر میکردم خیلی زشت و ناجورم که واسه من اسفند دود میکنه. برادرم از بچگی تا الان از زجر دادن من لذت میبرد. کینه دارم ازش. مادرم نفرین های خیلی بد به من میکنه ولی ب برادرم هیچ وقت دلش نمیاد نفرین کنه با این که برادرم خیلی اذیت میکنه. مثلا موقع فوتبال من تلوزیون رو روشن میکنم میاد میگه چرا بدون اجازه روشن کردی یا مثلا من دارم آهنگ از تلویزیون گوش میدم میاد خاموش میکنه یا مثلا من دانشگاه قبول شدم ازش قایم کردن اگه بابام زنگ میزنه به همکارش که واسه من کار جور کنه باید یواش صحبت کنه که این نفهمه و دعوا درست نکنه. بابام واسه من یواشکی شارژ میخره من اصلا دوستش ندارم. مامانم چند روز پیش جلو عمم اینا گفت مقصر همه دعواها منم. خیلی دلم شکست.فوفش میگفت تقصیر دوتاشونه. برادرم همش دروغ میگه و از خودش تعریف میکنه و خودارضایی. منو آزار میده واقعا. دوست دارم زودتر ازدواج کنم. من تو زندگیم با کسی دعوا نکردم.