با سلام و خسته نباشید...من چند سال پیش ب دلیل فشار جنسی ک نتوانستم کنترل ش کنم با یک خانم مطلقه * بیوه صیغه محرمیت شدم و فقط برای نیاز جنسی با ایشون بودم بعد از چند ماه ک خدمت سربازی من تمام شد اون رابطه هم تمام شد بعد از چهار سال ،یکسال پیش من به خاستگاری دختری از فامیل نامزد کردم و چون من معتقد هستم و دختر خانم از من معتقد تر زندگی خوبی داشتیم تا اینکه به صورت اتفاقی موضوع صیغه شدن را فهمیدن و اینکه من قبل از اینکه بیام خاستگاری ایشون دو سال قبل ش هم برا شناخت ازدواجی با یک دختر خانم با اجازه مادرش پیامی حرف زدم این دو تا موضوع باعث شده که نامزد من الان میگه من دیگه نمیخوام نامزدی ادامه بدم و تمام ش میکنم در صورتی ک من از کار صیغه کردن بسیار پشیمان هستم و بهشون هم گفتم یکبار بوده و هیچوقت تکرار نمیشه ولی ایشون میگن گذشته برای من مهم هست این اعتقاد من هست نمیتونم گذشته تو رو فراموش کنم لطفا کمکم کنید چکار کنم من نامزدم و خیلی خیلی خیلی زیاد دوستدارم و نمیتونم از دست ش بدم