سلام و خسته نباشيد
من مهدي احمدي هستم حدود ٢٢ سالمه و من دو خواهر دارم كه هر زو ازدواج كردن كه يكي از از خواهرم خارج از كشور زندگي ميكنه اون يكي خواهرم خب طلاق گرفته و سوا از ما زندگي مي كنه و من نمي تونم با يك سري از اخلاقاش كنار بيام و بخاطره همين زياد باهاش رفت و آمد ندارم . حدود دو سه هفته قبل مادرم كه باهام حرف ميزد گفت مي خوام برم براي تو اون كسي رو كه دوست داري صحبت كنم حالا فردا قراره كه بريم با مادرم اداره اي كه ما دو تا اونجا با هم اشنا شديم كه بتونيم با رييسم صحبت كنه كه ما دو نفر رو بتونه به هم كانكت كنه ولي من خيلي مي ترسم كه نتونم و باعث خراب شدن تمام كار و تلاش ميشه و انگشت نماي ديگران بشم و اصلا ديگه نتونم تو چشاي اون دختر نگاه كنم ممنون ميشم بهم كمك و راهنماييم كنيد؟؟!!
