سلام مشاور محترم
من و همسرم دو ماه پیش دختر پنج ساله ای را به فرزندی قبول کردیم. اول همه چیز خیلی خوب پیش رفت و این کودک خیلی خوب خودش را با خانواده ما وفق داد. بعد از دو سه هفته کم کم شروع به لجبازی با همسرم کرد و مخصوصا کارهایی را برای جلب توجه او انجام میداد که همسرم را عصبانی می کرد. (مانند دستمالی کردن میوه و سبزی یا خیس کردن دمپایی توالت) ما بیشتر از یک سال بود که منتظر گرفتن بچه بودیم و گرفتن او با فوت پدر شوهرم تقریبا همزمان شد. (ده روز بعد از فوت او به ما خبر دادند برای گرفتن بچه به بهزیستی برویم) من تصور می کردم با گرفتن این بچه که خیلی شاد و سر و زبون دار بود روحیه همه بهتر خواهد شد و اوایل هم همینطور بود اما به تدریج اخلاق همسرم تغییر کرد. نمی دانم احساس گناه می کرد که پدرش را فراموش کرده یا اینکه توجه من به او کم شده بود ناراحت بود یا حسادت می کرد ... نمی دانم ... ولی شروع کرد به جستجو در مورد گذشته کودک و فقط روی نکات منفی او دست گذاشت. اینکه مادرش معتاد بوده و این بچه هم تا دو سالگی اعتیاد داشته ... خانواده قبلی که او را به فرزندی گرفته بودند رفتار پرخاشگرایانه ای با او داشتند و این بچه آسیب روحی و جسمی زیادی دیده است و ...
الان همسرم با توجه به موارد منفی ای که پیدا کرده و احساس بسیار بدی که به بچه دارد تصمیم دارد اورا به بهزیستی برگرداند و من شدیدا با این رفتار او مخالف هستم و احساس می کنم همسرم در مقابل هوش فوق العاده این بچه کم آورده و تحمل دیدن او را ندارد.
ببخشید زیاد حرف زدم میخواستم کاملا در جریان اوضاع قرار بگیرید. سوال اصلی من این است آیا بچه ای که تاحدود سه سالگی معتاد بوده و بعد به بهزیستی سپرده شده شخصیت اجتماعی آسیب پذیری دارد و در آینده ما را دچار مشکل می کند؟ و آیا همسر من خودش دارای اختلال شخصیتی است و باید مشاوره حرفه ای بگیرد یا در مورد این بچه حق با اوست؟ لازم است بگویم همسر من کارش را از دست داده و هشت سال است مسئولیت زندگی با من است و راحت ترین کار برای همسرم در مواجهه با مشکلات، پاک کردن صورت مسئله است.
از وقتی که جهت پاسخگویی میگذارید بسیار سپاسگذارم