مشاوره تلفنی حضوری آنلاین
۰۲۱-۲۲۲۴۷۱۰۰
۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵
۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

چطوری باید با یه نفر دوست شد؟

600 بازدید
سوال شده Mar 7, 2023 در مشاوره رایگان فردی توسط مالاریا
نمایش از نو Mar 9, 2023
سلام، اوقاتتون خوش باشه
خیلی توضیحات اضافه نمیدم و سعی میکنم یک راست برم سر اصل مطلب؛ میشه گفت من در نگاه اول نه، ولی با یه ذره دقت، آدم واقعا تنهایی هستم.
بهتره این‌طوری توضیح بدم که تا الآن یه دوست بیشتر نداشتم که اونم در بازهٔ ۴ تا ۹ سالگیم بود و بعد از اون، ارتباطم رفته رفته کمتر شد و الآن اثر چندانی ازش نمونده.
خیلی وقته که احساس تنهایی شدیدی دارم، خصوصاً توی مدرسه و بین هم سن و سالام.
از وقتی که یادم میاد خیلی بچهٔ منزوی و توداری بودم. از اون بچه‌های خوبِ بیش از حد ساکتِ درسخون که برای کسی هیچ جاذبه‌ای نداشت.
امسال مدرسم رو عوض کردم و با خودم گفتم که از این فرصت استفاده کنم و خودم رو اصلاح کنم و تا حدودی هم موفق شدم.
اول اینکه اون موقع علاوه بر درونگرا بودن خیلی خجالتی و بی اعتماد به نفس بودم که این واقعا اصلاح شده و الان منو به عنوان کسی میشناسن که اعتماد به نفسش بالاست.
هیچ حرفی رو توی دلم نگه نمی‌دارم و سریع ابراز میکنم (الان به رک و پوست کنده حرف زدن معروفم) و مهارت نه گفتنم هم تقویت شده.
قبل از امسال با وجود اینکه به نظر خودم میتونسم آدم جالب و پایه‌ای باشم اما هیچ‌وقت بین هم‌کلاسی‌هام محبوب نبودم. البته الانم نمیشه گفت وضعیت خیلی تغییر کرده، ولی تو مدرسهٔ جدیدم حداقل منفور نیستم و دوستم دارن، حتی با این وجود که همون آدم درونگرای تودار، منزوی و گوشه‌گیرم و حتی اگر هم بخوام نمیتونم شخصیتم رو برای همه آشکار کنم و این بعضی اوقات موجب آزارم میشه، اما مثل قبل دافعه ندارم و اتفاقا جذبم میشن.
از عوامل دیگه‌ای که به خاطرش مدرسه‌م رو عوض کردم این بود که با افراد جدیدی اشنا بشم و شاید بتونم دوست پیدا کنم؛ میدونم الآن عده‌ای از افرادی که اینو میخونن با خودشون میگن دغدغهٔ سطحی و بچگانه‌ایه و خب شاید هم حرفشون درست باشه، قطعا هم این بزرگترین مشکل من نیست اما از دیدگاه من باید اول از کوچک‌ترین شروع کرد و به بزرگترین رسید، و من قصد داشتم از مشکلات کوچک و ریشه‌ای شروع کنم و امسال خودم رو ارتقا بدم و اینجا به مشکل برخوردم.
خلاصه، از بین کسایی که جذبم شدن از هیچ‌کدوم خوشم نیومد چون خیلی باهام فرق داشتن. چند نفر برای دوستی مد نظرم بودن و زیر نظر داشتمشون اما با گذشت زمان از هیچکدومشون خوشم نیومد و بیخیال شدم، جز یکی.
دو سه ماهی هست که شخص مورد نظر خیلی رو مخمه و بدم نمیاد باهاش اشنا بشم، اما هیچ راهی پیدا نمیکنم.
بذارید یکم بیشتر توضیح بدم شاید شما بتونید راهنماییم کنید و چیزی به ذهنتون برسه؛
من معمولا به کسی نزدیک نمیشم و اگرچه ممکنه این روش ایراد داشته باشه ولی سعی میکنم با دقت به جزئیات و زیر نظر گرفتن افراد و رفتارهای کوچیکشون باهاشون آشنایی پیدا کنم و یا به صورت غیر مستقیم؛ یعنی مثلا از طریق کسانی که دورادور با اونا اشنایی دارن متوجه کلیت شخصیتشون بشم.
ایشون هم سن منه ولی توی یک کلاس نیستیم، هم سرویسی یا همچین چیزیم هم نیست و در کل هیچ ارتباط و برخوردی با هم نداریم که بخوام با استفاده از اون بیشتر بهش نزدیک بشم.
شاید مسخره باشه اما اولین چیزی که توی ایشون برام جالب بود مدلی که موهاش رو جلوی مقنعه درست میکنه و تیپش توی مدرسه بود که به طور کلی یه چیزی تو این مایه‌های تیپ منه که برداشت احتمالی من اینه که سلیقه‌ش میتونه به من نزدیک باشه.
به علاوه، برخوردش با دوستاش یا بچه‌های دیگه خیلی خوبه و میخوره خونگرم و خاکی باشه، هرچند که معلومه غرور و حریم شخصی‌ش رو حفظ میکنه (و البته، به نظر خودش رو یکم بالاتر از سایر بچه‌ها میبینه؛ البته نه خیلی زیاد، واقعا اندکه. چون یه جاهایی هست که انگار دوست داره توجه بقیه رو جلب کنه اما چندان موفق نمیشه)
اما چیزی که من ازش دیدم، بامزه و پر انرژیه و به طور کلی آدم به نسبت سالم و عاقلی به نظر میاد و مثل بیشتر هم نسل‌های من خل و سطحی و (گاها) احمق نیست (با عرض پوزش، اکثر دبیرستانی‌ها وحشی هستن!) و راستش به چشم من خیلی دوست داشتنیه…
تقریبا دو هفته پیش دیدمش که تنها روی یه نیمکت نشسته و داره زور میزنه بدون اینکه ماسکش رو پایین بیاره نسکافه بخوره و برام جالب بود، چون معمولا دورش شلوغه هرچند مشخصه که روابطش زیاد عمیق نیستن.
خب شاید بپرسید بعدش چی شد؟ کل زنگ تفریح اون سر حیاط نشستم و نگاهش کردم، همین!
واقعا نمیدونم بهش نزدیک بشم یا نه، اگر آره، چطوری این کارو بکنم؟
دوتا دوست داره که معمولا با اوناست و به نظر خوشحال و راضیه و نیازی به روابط بیشتر از این نداره. احساس میکنم هیچ بهونه‌ای برای نزدیک شدن بهش رو ندارم؛ درسته که میگن دوستی بی دلیل هم میشه و الان خیلی‌ها ممکنه بگن خب پاشو برو باهاش حرف بزن، اما نمیتونم.
یکی از دلایلش اینه که کلا نسل جدید فرق داره و بچه‌ها خیلی پیچیده‌تر و عجیب و غریب‌تر شدن؛ یعنی در برابر اینا، هر جوری هم که میخواد باشن، نمیشه از روش‌های ساده و عادی استفاده کرد. مثلا دعوت برای زنگ تفریح بیرون رفتن یا اینکه همینجوری بری سر صحبتو باز کنی. برای همینه که دنبال یه روش غیر مستقیم میگردم و هیچ روشی هم نیست.
ولی بازم اصلا قبول نمیکنم که مستقیم برم و باهاش صحبت کنم.
دلیل بعدیش اینه که حتی اگر راهکار‌های بالا هم کارساز بود، من به شدت آدم مغروری هستم و اصلا حاضر نمیشم برم با کسی حرف بزنم یا درخواست دوستی بدم!
اعتماد به نفسش رو دارم، اما حس میکنم دارم غرورم رو زیر پا میذارم و سطحم رو پایین میارم، در نتیجه انجامش نمیدم.
الان نمیخوام بهم بگین هیچ راهی نیست و با توجه به حرفای تو باید قیدش رو بزنی، چون اگه واقعا خیلی برام جالب نبود اصلا نمیومدم همچین جایی مطرحش کنم و دنبال راه حل بگردم، خیلی راحت بیخیال می‌شدم. پس لطفا به جای گفتن اینکه یا باید مستقیم صحبت کنی یا بیخیال بشی سعی کنید راهنماییم کنید و تجربیات و نظرات خودتون رو در اختیارم قرار بدید که واقعا بهشون نیازمندم
خستتون نکنم، مورد بعدی اینه که با اینکه بعضی اوقات که نگاهش به من میفته انگار کنجکاوه، اما اون‌قدری براش جالب نیست که بخواد تلاش بیشتری بکنه. همون طور که گفتم همه هم دوستش دارن و دورش همیشه شلوغه و دوستاش کم نیستن.
نمیدونم، شاید اونم مثل من باشه، یعنی چیزی نشون نده، هرچند که کنجکاوه یا اینکه نخواد غرورش رو زیر پا بذاره؛مثلا خود منم معمولا چند نفری اطرافم می‌پلکن، هرچند با هیچ‌کدومشون صمیمیت خاصی ندارم.
واقعا نمیتونم نتیجه‌گیری کنم؛ اینا رو گفتم که بتونم از نظرات و تجربیات شما استفاده کنم و شاید بتونید کمکم کنید یا راهکاری ارائه بدید.
اصلا این شخص مناسب دوستی هست یا نه؟
اگر بله، چطوری غیر مستقیم بهش نزدیک بشم؟
از کجا میشه فهمید اونم میخواد با من اشنا بشه یا نه؟
ممکنه اونم همین حس منو داشته باشه؟
میدونم خیلی دغدغهٔ ناچیزیه، اما خوشحال میشم نظر شما رو در مورد این ماجرا بدونم.

اگر سوالی داشتید یا نیازمند اطلاعات بیشتری در این مورد بودید حتما باهام در میون بذارید.

از اینکه وقت گذاشتید ممنونم
2 پاسخ
پاسخ داده شده Mar 21, 2023 توسط مالاریا ممتاز (180 امتیاز)
مثل اینکه هیچکی قصد نداره جواب منو بده…

به هر حال سال نوتون مبارک :(
پاسخ داده شده Mar 21, 2023 توسط بی نام
ببین الان کسی از اینجا نمیتونه بگه که اون مناسب دوستی با تو هست یا نه ولی ببین منم خودم آدم خجالتی بودم ، من خودم رستم ریاضیه بعد اونی که باهاش دوست شدم انسانی ،ببین من توی سرویسمون یه نفر تجربی بود ولی انسانی نداشتیم کلا من به اون دختر تجربی نزدیک شدم چون میدونستم یکی از همکلاسی های اون با یکی از بچه های انسانی دوسته ، ببین وقتی واقعا تصمیم بگیری یه کاری انجام بدی خدا هم یه چیزای کوچیکی بهت میده ما یه روز با تجربی ها کلاس داشتیم هیچوقت نبوده اینطوری ولی چون معلمه مریض بود یه کلاس شدیم که زودتر بره خونه خب اونروز دوست من رفته بود دستشویی و منم نمی‌دونستم قراره کجا بشینه چون رفته بودیم یه کلاس بزرگتر که برای همچین موقع هاییه بعد من رفتم همون میز اول نشستم ما صندلی تکی داریم یهو سمت راست من همکلاسی دوستم که با یکی از بچه های انسانی دوست بود نشست و شروع کرد با من حرف زدن بعد من یه اطلاعاتی تونستم ازش بگیرم بعد اونروز این همکااسیه همش میومد پیش منو دیگه با. اونم دوست شدم بعد یه بار که حرف می‌زدیم اون دوستش که توی کلاس انسانی بود اومد شروع کرد با ما حرف زدن و مارو برد تو کلاسش بعد داشتیم حرف می‌زدیم اون به گوشه تنها بود اونم کم کم اومد پیش ما و من کم کم با اون دوست بچه های تجربی آشنا شدم و از طریق اون با همون دختره که میخواستم بعدش ما با هم دوست شدم ببین من سعی میکردم ببینم چی ازش می‌دونم یا چی دوست داره در مورد اون ازش سوال میکردم و حرف میزدم و الان یکی از صمیمی ترین دوستامه (M) خیلیییییی حرف زدم آره؟ ببین من فقط میخواستم بگم اول یه تصمیم قاطع بگیره نه اینکه توی شک باشی بعد اینکه ببین از فرصت های کوچیکی که برات پیش میاد استفاده کن نمی‌خواد یه جوری رفتار کنی که انگار داری تو بحثو شروع می‌کنی منم اصلا خوشم نمیاد کسی فکر کنه بهش چسبیدم.....فکر کنم زیادی حرف زدن ولی قصدم فقط کمک به تو بود امیدوارم یه کمک کوچولویی کرده باشم یا حداقل یه کاری کرده باشم که راه حل درست به ذهن خودت برسه و عید تو هم مبارک باشه
دارای دیدگاه Mar 24, 2023 توسط مالاریا
خیلی ممنونم که وقت گذاشتی و جوابمو دادی، اصلا هم زیاد حرف نزدی و خوشحال هم شدم
خب، فعلا باید دنبال تصمیم قاطعانه باشم… راستش دلیل دو دل بودنم اینه که معمولا هرکی که خواستم دوست بشم باهاش بعد یه مدت از چشمم افتاده
و میخوام ببینم این یکی چطور پیش میره، یه وقت بهش نزدیک نشم بعد ببینم نمیخوام دوست شم باهاش
ولی همون طور که میگی اگر مطمئن باشم خدا هم کمکم میکنه، یعنی همون جوری که هیچ راهی برای ارتباط با بچه‌های انسانی نداشتی ولی یه جوری راه برات باز شد برای منم هموار میشه
خیلی وقته منتظر دوست خوب هستم، فکر کنم دیگه بهتره تصمیم خودمو بگیرم ببینم چه میکنم :)
اتفاقا یه هم‌کلاسی دارم که با دوست طرف دوسته، شاید از طریق اون ذره ذره یه اتفاقاتی رخ بده؛
خلاصه که اره، منظورت رو گرفتم.
واقعا خیلی بهم کمک کرد، جدی میگم.
بازم ممنون بابت کمکت، خیلی بهم لطف کردی :)
دارای دیدگاه Mar 25, 2023 توسط بی نام
واقعا حرفام بهت کمک کرد؟ اگه آره که خیلی خوشحالم اینکه گفتی از چشمت میوفتند رو منم تجربه کردم از هر کسی که خوشم میومد بعد ازش دلزده میشدم در حالی که اول خیلی دوستشون داشتم نمیدونم اینو چرا بهت میگم ولش برای من اتفاق افتاده که حس میکنم عاشق یه پسر شدم با نهایت حرارت (منظورم زیاد بود) ولی بعد چند ماه حتی اسمش رو هم یادم نمیومد ولی الان اینطوری نیست فکر کنم به خاطر نوجوونیه البته من هنوزم نوجوونم ولی آخرش...مطمئنم تو هم کم کم این مشکلت حل میشه کم کم تو هم به بلوغ عاطفی می‌رسی من جدیدا رسیدم من جوری بودم که همیشه با احساساتم میجنگیدم می‌گفت باید از بین بره ولی از وقتی با خودم گفتم این احساس منه و فعلا کاریش نمیشه کرد کم کم درست شدم ....باعث افتخارمه اگه واقعا حرفام بهت کمکی کرده باشه
دارای دیدگاه Mar 31, 2023 توسط مالاریا ممتاز (180 امتیاز)
آره، واقعا خیلی کمکم کرد
در مورد چیزی که میگی، دقیقا همینه. یه مدت یه دوست مجازی پیدا کرده بودم، خیلی دختره رو دوست داشتم خیلی هم باهم خوب بودیم، دیگه کم کم داشتیم صمیمی می‌شدیم و حتی می‌خواستم یه جوری حضوری ببینمش، هرچند که توی یه شهر زندگی نمی‌کردیم. بعد نمی‌دونم چی شد یهو… کلا ازش زده شدم و دیگه حرف نزدم باهاش
خب از اونجایی که تو تجربه‌ت رو گفتی بذار منم بگم…
من به مدت پنج سال تمام فکر می‌کردم عاشق یه پسره‌ام که نهایتا سالی دو سه بار می‌دیدمش
هر وقتم به خودم می‌گفتم نه بابا اینا به خاطر سنته چند روز دیگه یادت میره دوباره که میدیدمش، تا مدتها تو فکرش بودم و میدیدم نه، واقعا عاشقش شدم
خلاصه گذشت و گذشته تا همین چند ماه پیش که دیدمش و فهمیدن نه تنها دوستش ندارم، که ازش بدمم میاد!
یعنی اون عشق پنج سالهٔ من کلا دود شد رفت هوا…
اره خلاصه، نوجوونی دورهٔ عجیبیه؛ امیدوارم منم همون‌جوری که تو رسیدی به بلوغ عاطفی برسم و بتونم احساساتم رو بهتر مدیریت کنم. شاید دلیلش همین باشه که منم همش پسشون می‌زنم و میگم نباید وجود داشته باشن، چون فقط تاثیر سنمن… اما خب، باید خودمو بهتر درک کنم.
بازم به خاطر کمکی که بهم کردی ممنونم، از مصاحبت باهات خوشحال شدم :)
دارای دیدگاه اکتبر 10, 2023 توسط ساناز حرفه ای (340 امتیاز)
سلام چه طور کمک کنم
به مشاوره آنلاین روانشناسی خوش آمدید، مکانی برای پرسش سوال و دریافت پاسخ از دیگر کاربران و مشاوران مجرب و منتخب کانون مشاوران. مطالب با مضامین توهین آمیز به ادیان، دین اسلام و عقاید و استفاده از کلمات رکیک را گزارش دهید تا حذف شود.
مشاوره تلفنی حضوری آنلاین
۰۲۱-۲۲۲۴۷۱۰۰
۰۲۱-۸۸۴۲۲۴۹۵
۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

17,060 سوال

27,823 پاسخ

29,379 دیدگاه

2,539 کاربر

سوالات مشابه
1 پاسخ 76 بازدید
1 پاسخ 64 بازدید
1 پاسخ 378 بازدید
1 پاسخ 332 بازدید
6 پاسخ 300 بازدید
سوال شده مارس 9, 2018 در زوج درمانی توسط هادی کریمی
0 پاسخ 62 بازدید
سوال شده مارس 12, 2023 در مشاوره رایگان فردی توسط بی نام
2 پاسخ 135 بازدید
...