سلا مخسته نباشین من16 سالمه و به شدت از زندگیم خستم طوری که 2 بار به مصرف قرثص ختم شده ولی هیچ اتفاقی نیوفتاده و اعصابم توی 7 ماه گذشته خیلی ضعیف شده و همش تقصیر والدین منه اعصابم به حدی ضعیفه که با نوشتن کاغذ با مداد هم دییونه میشم ولی توی هیچ حالت نمیتونم عصبانیتم یا ناراحتیم رو بروز بدم چون اونموقع بع شدت با تنبیه بدنی مواجه میشم و به خاطر اینکه نمیتونم هرسم رو خالی کنم توی محیط باز با خط زنی یا شکستن چیزی ارومش میکنم طوری که روی رون پاهام دستام جای سالمی نمونده و کمک کمک به طرف صورتم دارم ارتقا درجه میدم اعصاب من از اون روز خیلی ضعیف شد که مامانم ماجرای عاشق شدن و رل بودن من رو فهمید و بعد از1ماه درک کرد و اجازه داد حرف بزنم اون موقع تو اسمونا بودم اما بعدش اکثر مواقع مامانم گوشیرو برمیداشت و به جای من چت میکرد و الان هم میکنه و هر وقت میخوام ببینم نمیزاره بعضی وقتا پاک یا نشونم میده و من مثل دوستام ازاد نیستم نه توی انتخاب رشته نه ارایش نه لباس پوشیدن نه غذا خوردن و هم تصمیم هام رو والدینم میکگیرن و به من اجازه دخالت نمیدن طوری که من همه چیم به اختیار اوناس و حق اعتراض مساوی با دعوا و کتک کاری درست مثل بچه5ساله و من دیگه کشش ندارم و مامانم اینا به مسائل خانوادگی دوست هام هم سرک میکشن و به جا من با اونا هم چت میکنه و رابطم رو با دوستای صمیمیم کم رنگ کرده و میگه اونا خوب نیستن در حالی که من4 ساله باهاشون دوستم و هیچ خطایی از اونا ندیدم