سلام من یه دختر ۲۴ ساله ام . مشکلم برگشت شک و اوهامم هست خواهشا نگید برم پیش روانشناس پولش زیاده جلسه ای ۳۰۰ تومن ندارم جدن اما نیاز به کمک دارم
من چندتا بحران رو پشت سر گذاشتم و خیلی ارومم خودم باورم نمیشه این حجم ارامش . من در طی یک سال هم شغلمو از دست دادم هم کسیو که دوستش داشتم . من یک پسریو دوست داشتم خوشحالم که تو عشقم چهارچوب داشتم و سکس و رابطه نداشتم اما احساس میکنم از احساسم استفاده شده من نزدیک به سه سال به پای یک پسر نشستم تا سربازیش تموم شدحالاکه تموم شده برای خواستگاری همش بهونه میاره میگم بگو همش الکی بود بگو دوستم نداشتی حداقل اینطوری میتونم کنارت بزارم اما نمیگه و سکوت میکنه مامانم میگه سرکاری بوده . کار مورد علاقه مم از دست دادم . میگم ساکتم حتی گریه نمیکنم خیلی عادی قبولش کردم اما گوشیه گیر و منزوی شدم خودمو برای فرار از فکر و حس گناه چسبیدم به فیلم دیدن همش فک میکنم مشکل ازمن بود نمیدونم با اینکه این همه محتاطم چرا زودتر نفهمیدم احساس میکنم لیاقت هیچ ادم دیگه ای رو ندارم تقریبا ۶ ماهی یا شاید بیشترع که شده شبیه شبح و هر از گاهی میاد میبینه هنوز زنده ام بعد میره نمدونم انگار عذاب وجدان داره . برا من تقریبا مرده . فک کنم مامانش اینا یکی دیگه براش لقمه گرفتن نمیدونم مهم نیست اما حال خودم بده از این حالت شکاک بودنم حالم بهم میخوره چیکار کنم واقعا شرایط دکتر رفتن رو ندارم نمیشه راه حلی جز اینو بگید