سلام من دانشجو پزشکی اصفهانم و برای دانشگاهم بیشتر دیگه اصفهانم یه مدتی اومدم شهر خودمون و طبیعتا همیشه نیستم که یک راه همیشگی بدید و وقتی خودم داخل سن برادرم بودم و... درگیر این موضوع بودم اما همه رو ترک کردم سال کنکورم و دیگه سالهاست از این کار ها دورم
یک سری رفتار هایی عجیبی ازش دیدم و خب خودم درگیر بودم و دو هزاریم افتاد و متوجه عوارضش هم شدم اما به روی خودم نیاوردم و دیگه مطمینم داخل این حوالی قدم برداشته
خودم اگاهانه شروع به ترک کردم منابع معتبر پیدا کردم و.... نمیدونم برادرمو رها کنم و اهمیتی ندم یا از مسیر دیگه ای برم چون من خودم خودمو نجات دادم بدون کمک کسی دیگه ای شاید باید برادرمم خودش این کارو کنه
خودم که اصلا وقتی درگیر بودم اگر خانواده ام متوجه میشدن اوضاع بدتر میشد خودم اطلاع دارم پس بدترین انتخاب همینه طبق تجربه خودم و اوضاع رو فقط بدتر میکنه نظر شما چیه بالاخره نمیتونم بیتفاوت باشم