عشق به مادر زن

Question

سلام دوستان .بخدا یه فرد مذکر ۳۵ساله ام —چند روز قبل هم همین سوال رو‌پرسیدم —ممنون‌میشم بدون قضاوت نظر و راهکار بدین یا کمکم کنییی

من فکر و ذکرم ساده مادرزنم یعنی ۹ساله این بوده ولی آبان جرات پیدا کردم بهش گفتم .اونم میگه تو مث‌پسرمی من بهش گفتم شدید درگیرتم و فکر و ذکرمی .بتمام مقدسات اشتغال فکری دایمم ایشون شده و میبینمش میریزم به هم

Answer 1

روبیکا  آی دی بده

Comments

بیداری راهنماییت کنم؟؟؟

---

سلام ببخشید الان دیدم پیامتون رو .میخواید راهکار بدین بتونم باهاش رفیق بشم؟؟؟

---

من بدجور درگیرشم خودشم میدونه .من خودم احساس میکنم دلش لرزیده .شایدم توهم باشه

---

چند سالشون هست ؟

---

نگفتی چن سالشه مادرزنت

Answer 2

نرو خونشون خب

شمارشم پاک کن . خودت تنت میخاره .

مردک آخه تو میری بهش پیام میدی . کلی قربون صدقه اش میری و مدام تو فکرشی بعد انتظار داری چی بشه ؟ ؟ ؟ ؟

خب ولش کن ...

این چیزا آخر و عاقبت نداره تهش کاااملا مشخصه یا اینقدر احمقی که فک میکنی کسی نمیفهمه و اتفاقی نمیوفته و آب از آب تکون نمیخوره

یا میدونی تهش چیه ولی دوس داری برسی به همون نقطه !

صلاح مملکت خویش خسروان داند ..

با 35 سال سن نمیتونی کنترل کنی خودتو .. یه ذره اختیار خودتو و  اون مغز لعنتتیو نداری  ... متاسفم برات !

Comments

موضوع بحث درگیر شدنه و شدید اشتغال فکری دارم بهش

---

خب دیگه
اختیار مغزتونداری
خودتو باید سرگرم کنی تا بهش فک نکنی ..
از قدیم هم گفتن از دل برود هر آنکه از دیده برفت ...!
وقتی نبینیش یه مدت از سرت میوفته کلا