Sami:
سلام خسته نباشید من با یه دختر نزدیک ۱سال اشنا شدم همدیگه رو خیلی دوست داریم قصدمون هم ازدواج فقط مونده من کارم رو اوکی کنم ک اونم چند ماه دیگه میشه من ۲۶ سالمه خانوم ۱۹باهم خوب بودیم خیلی خوب تا اینکه یک شب اومد بهم گفت ک سامان من عذاب وجدان دارم باید بهت بگم من با پسر خالم ۳ بار سکس داشتم من خیلی بهم ریختم ولی ب مرور زمان اروم شدم ولی از اون روز ب بعد از رفتار خانومم میترسم ک نکنه باز ب اون فرد علاقه پیدا کنه چون دلیلش رو پرسیدم گفت ک من از اون خواستم باهم دوست باشیم اونم بعد چند ماه باهام سکس داشت البته نه پیشی بینی شده جاهای ک تنها میوفتادم منو گیر میاورد و سکس داشتیم البته خودش میگفت سریی اول شاید کمی تمایل داشتم دو سریی بعد ب اجبار بود الان من ۲ تا ترس دارم یکی اینکه این خانوم هنوز ب اون فرد علاقه داشته باشه یا اینکه با دیدنش باز براش مرور خاطرات شه هرچند ک قسم میخوره عاشق من اصلا ب اون فکر نمیکنه حتی در حد تنفرم میگه کاریی ک شده نمیشه جبرانش کرد دوم:من چطوریی بعد ازدواجم با اون پسر میتونم کنار بیام وقتی میبینمش و یاد کاریی ک با زنم کرده میوفتم خودش رو بخشیدم بابت کارش ولی استرس های ک دارم رو برای شما بیان کردم