سلام میخوام بدون مقدمه حرفمو بزنم ،،یجوری داغونم شب که میشه منتظرم روز بشه ،،روز میشه میگم شب بشه ،،شبها از فکر وخیال خواب ندارم نمیدونم این چه بلاییه داره سرم میاد ،،طول روز یه اشتباه خیلی جزئی باعث میشه شبا بخاطر اشتباهم گریه کنم ،،یا مثلا کارهای اشتباهی که تو گذشته انجام دادم ،،از آینده ام خیلی ترس دارم خیلی ، زنمو خیلی دوس دارم ولی هرشب به این فکر میکنم که شاید بهم خیانت کرده ولی من خبرندارم ،،همش استرس دارم تپش قلب دارم ،،خیلی احساساتی هستم مثلا یه نفر ازم کمک مالی بخواد حتی اگه نداشته باشم باید قرض کنم بهش بدم ،،وقتی یه گدا میبینم اگه پول همراهم نداشته باشم گریه میکنم ،،نمیتونم باهیشکی درد ودل کنم همش حال خراب دارم همش ب چیزهای منفی فکر میکنم ،،دوس دارم یه نفرو بغل کنم اونقدر بدون دلیل گریه کنم که خالی بشم ولی نمیتونم ..همش آرزوی مرگ میکنم تورو خدا بگین چیکار کنم