سلام.با همسرم یکسال و نیم دوست بودیم.بعد یکسال و نیم با اصرارایه ایشون ازدواج کردیم ولی چن وقت بعد ازدواج فهمیدم ایشون فقط ولع بدست اوردن داشتن و قدر منو نمیدونن..رفیق بازه و گاهی حس میکنم رفیقاشو به من ترجیح میده،هرشب باید قلیون بکشه،دوساله نامزدیم ولی هیچ خرج درست حسابی واسم نکرده،یبار واسم گوشواره طلا خرید اونم اخرش برگشت گفت اگه میدونستم گوشواره داری واست نمیخریدمش!چون درحال خونه سازیه و کلی قسط داره من درکش کردم و ازش چیزی نخواستم ولی بجاش رفت روز پدر واسه پدرش قسطی گوشی خرید و منم دوس نداشتم جلوشو بگیرم ولی خیلی ناراحت شدم.
سر خونه سازیش صد و خوردی بهش پول دادم و اخرش توی دعوا منکر پولی که دادم بهش شد،قرار بود سه دونگ خونه رو به نام من بزنه ولی بازم زد زیر حرفاش..اصلا اهل گفتگو و حل مشکل با حرف زدن نیست و همین موضوع باعث شده مشکلاتمون حل نشده بمونه و توی دل من تبدیل به کینه بشه..الانم ده روزه که سر مسائلی بحث کردیم و اصلا هیچ خبری ازش ندارم و حتی یه پیامم نداده بهم..نمیتونم باور کنم این آدم دوسم داره وقتی اینقدر میتونه ازم بیخبر بمونه و هیچ تلاشی برای درست شدن رابطمون نکنه..واقعا دلم شکسته ازش.خونوادم میگن جدا شو ولی من از سختیایه راه جدایی میترسم..کاملا سردرگمم و نمیدونم چیکار کنم