سلام من 15 سالمه و کلاس نهمم من دلم میخاد برای راحتی خانوادم خودکشی کنم چون او تا از بودن من راضی نیستن
زندگی من عجیبه ولی واقیه لطفا کمک کنید
من مادرم حالش از من بهم میخوره حتی از همون بچگی هم منو کتک می زد و هم توهین و بازی های روانی و تا الان ادامه داره کلا منو میبینه شروع میکنه منو فوش دادن و اذیت کردن
منم اصلا بچه بدی نیستم من تا الان هیچ وقت معادن زیر 19 و نیم نبوده امسال دی معدلم 20 شد و واقع بچه ایی نیستم برم بیرون چون اصلا خانوادم نمی زارن و هیچ دوستی ندارم و حق هیچ تفریحی و خوشحالی رو ندارم خودمو با درس خفه کردم
من وقتی حتی نفر اول مدرسه بودم مامانم قبول نکرد و بازم دعوام کرد و حتی تبریک نگفت و کلا هم به من مشکوکه و منو همیشه خودمو اتاقمو و گوشیمو میگره عر شب با گریه میخابم حتی یه بار یک هفته کامل تو اتاق بودم بیرون نیومدم اصلا حتی منو برای غذا صد ا نکرد و برام غذا نپخت هر چه قد بگم کمه همیشه منو با القاب بد صدا میکنه از بچگی منو چاق حیون یا تاپاله صدا میکرد چون یزره تپل بودم ولی الان خیلی لاغرم چون چند ساله از دوست حرفاش اصلا غذا نمی خورم الان هم یه سالی هست بهم میگه کثیف چرک احمق و من یه چند ماهی میشه وسواس شدید گرفتم انقد دستامو میشورم دستام زخم میشه
کلا تیک عصبی پیدا کردم همیشه استرس دارم هر وقت مریض میشم جرعت ندارم بهش بگم چون کلی دعوام میکنه ولی من هنوز مامانمو دوست دارم
و پدرم هم توی لین موضوع خیلیی بی خیاله
همیشه اضافی ام هچی برام نمی خرن و برام خرج نمی کنن موقع کرونا که کرونا گرفته بودم اخر که حدود 2 ساعت بود بیهوش بودم تازه یادشون افتاده بود منو ببرن دکتر و کلا شاید 100 تمن هم پول ندادن چون بیمه داریم بعد از همون موقع هروز اونو بهم میشه که خرج اضافی کردیم برات
وضعیت مالی ما هم خوبه و اصلا بد نیست ولی همیشه من اضافی ام
و توسری خور چند بار هم خودکشی ناموفق داشتم
اخرین لباسی که برام خریدن که درواقع کادو گرفتم واسه 2 سال پیش بود که کوچیک شده بهم ولی هر روز داداشم یه لباس و یه کفش مارک میخره من هیچی یه بار که منو گذاشتم بودن رفته بودن مهمونی خونه رو گشتم فک میکردم من بچه شون نیستم ولی گواهی تولد داشتم متاسفانه
و یه بار یه دفتر چه پیدا کردم واسه بابام بود که روز تولد من که به دنیا اومدم فقط توشه بود که چه روز داغونه و یه فرد اضافی اومده
اصلا هیچ احساسی ندارن
حتی نمی دونن من حساسیت دارم همیشه قرص حسابت رو از مدرسه برگشتی میخریدم که با پولی که شب از جیبشون برداشتم
نه دزدی نیست حقمه چون تا الان هیچی بهم ندادن
حتی من نقاشی و اوریگامی یکی از علاقه وقتی 10 سالم بود سرش مامانم منو کتک زد ازاون موقع یواشکی انجام میدم و بعضی وقتا تو مدرسه میفروختنشون با پولش سرماخوردگی و خواکی میخرم
شاید اینا براتون عجیب باشه یا دروغ ولی 15 ساله زندگی من اینه و من خانوادمو دوست دارم هنوز منتظر اون روزیام که باهام خوب باشن