سلام من 22 سالمه
عاشق پسرعمم بودم بعد سالها اون اعتراف کرد ک عاشقمه .. الان 4 سال میگذره و من به مادرم گفتم ولی به شدت مخالفه میگه باید با همینا که میان خواستگاریت ازدواج کنی.. من روزای خیلی خوبی با پسرعمم داشتم چطوری به راحتی اونو فراموش کنم با یکی دیگه ازدواج کنم؟ حتی قبل از اینکه من به مادرم بگم اونا از طریق یه واسطه به مادرم گفتن ولی مادرم گفت که اصلا قبول نمیکنه و اونا خیلی سطحشون از ما پایین تره.. درسته وضع خونوادش خوب نیس ولی خودش سرکار میره و گفته که درسته وضع خونوادم خوب نیس ولی من مثه پدرم نمیشم
وقتی به مامانم گفتم حتی به بابام گفت بابامم عصبی شد و گوشیمو گفت گوشیمو بدم به مامانم
من مثلا اومدم با مامانم درد و دل کنم و راز دلمو بهش بگم ولی همه چی بدتر شد... مامانم هم به بابام گفت هم به کسای دیگه ... علاوه بر اون بیشتر از قبل خواستگار راه میده با این که میدونه دلم جای دیگس... میگه فراموشش کن .. انگار به همین راحتیه .. حس میکنم هیشکی نمیفهمه منو
ال10 دقیقه پیش