سلام.
من دچار مشکل در رفت و آمد با خانواده خودم و همسرم هستم.
یعنی مادر زن من دوست دارد که مثلا اگر سه روز خانه ما بودیم،سه روز هم خانه آنها برویم ولی مادر من میگوید که نباید اینطور باشد.
میگوید دختر وقتی ازدواج کرد باید با شوهرش به خانه شوهر برود و هر از چندگاهی هم در حد یکی دو روز به مادرش سر بزند.
من در حال حاضر با سیستم مادرزنم کار میکنم یعنی وقتی دو روز خانه ما بودیم،دو روز هم خانه آنها میرویم.
مادر من از دست من بسیار ناراحت است و رفتارش با من عوض شده و به من میگوید که ما دختر شوهر دادیم.پسر زن ندادیم.
فکر میکند من زن ذلیلم.
من از اینکه مادر من از من ناراحت است دچار عذاب وجدان هستم.
همسر من هم میگوید عدالت یعنی اگر دو روز اینور بودیم،دو روز هم آنور باشیم.معتقد است که نباید مادرش را ناراحت کند.
من این وسط مانده ام که چکار کنم.
کار درست چیست؟
من چکار کنم؟
رعایت عدالت در اینجا چگونه است؟
البته خودم هم فکر میکنم که باید بعد از ازدواج دختر کمتر به خانواده خود سر بزند و بیشتر با شوهر خود پیش خانواده شوهر باشد.
همسرم ۲۰ سال و من ۲۳ سال دارم.
در دوران عقد نیستیم و ازدواج کرده ایم اما در دوران عقد نیز مشکل ما همین بود.
من دانشجو هستم.محل سکونت ما تهران است و خانواده ها در شهرستان هستند و ما به خاطر تعطیلات تابستان حدود دو ماه است که پیش خانواده ها هستیم.
از نظر مالی وابسته به خانواده من یعنی پسر هستیم.
اینگونه بحث ها تاثیر زیادی در زندگی ما داشته و دارد و منشا بسیاری از بحث ها و ناراحتی ها شده است.
مادر من فکر میکند که من زن ذلیل هستم و فقط حرف همسرم را گوش میدهم و هیچ استقلالی از خود ندارم.
نسبت به خانواده همسرم سوظن دارد.
من چطور می توانم به مادرم ثابت کنم که همانقدر که من حق دارم با مادرم باشم،همسرم نیز حق دارد با مادرش باشد؟
او معتقد است که وقتی کسی زن میگیرد دیگر آن دختر از خانه خود رفته و فقط باید با شوهر یا خانواده شوهر باشد و گاه گاه به مدت کوتاه به خانواده خود سر بزند.