سلام
شوهرم همه اش از خداگلایه می کند .حرفش هم این است که می گوید من از خدا می خواهم و او حاجاتم را نمی دهد در حالی که از ته دل از خدا خواستم و به کسی غیر او امید ندارم.هرچه هم سعی می کنم توجیه کنم قبول نمی کنه همه اش از بدشانسی خودش می گه .میگم حکمتی داره شاید می گه قدرت خدا که محدود نیست و می تونه همه چی جور کنه.ناامیدی تو زندگیم سایه انداخته درحالیکه خودم همیشه فرد امیدوار و صبوری بودم و راضی ام به رضای خدا این مسیله فاصله بینمون انداخته من نمی دونم باید چکار کنم لطف می کنید راهنمایی ام کنید