سلام دختری 26 ساله هستم که تقریبا سه ساله با پسری که هم دانشگاهی بودیم آشنا شدیم و از همون اول قصدش ازدواج بود ولی به دلیل اینکه درسش تمام نشده بود و سرکار هم نمیرفت با وجود اصرار های مکرر ایشون من مخالف بودم خانواده هامونم تقریبا یکساله که در جریان ارتباط ما هستند و در حال حاضر شش ماه میشه که نامزد بنده هستن و سرکار میرن و درسشون هم تموم شده ولی میگه دیگه حس ازدواج ندارم میگه دوستت دارم نمیتونم بیخیالت بشم ولی نظرم نسبت به ازدواج سرد شده و میترسم صبر کن درست میشه در ضمن ما در دو شهر متفاوت زندگی میکنیم.حالامن چیکار کنم