سلام خیلی از زندگیم خسته شدم این روزا همه جوونیم با زندگی با فرد معتاد حروم شد دارم دیوونه میشم.همش خود زنی میکنم سرمو محکم میزنم به دیوار یه معتاد بیکار که داره با خرج باباش منو اداره میکنه همیش بیرونه و تمام فکر و ذهنش مواده خسته شدم به خدا تمام زندگی شده حسرت و گریه میتونستم ولش کنم اما عاشقشم حتی نمیتونم ولش کنم آخه منم معتاد اونم بدون اون زندگی برام جهنمه.ولی این شرایط هم نمیتونم تحمل کنم شما بگین چیکار کنم اون قصد ترک کردن نداره منم نمیتونم این شرایط رو تحمل کنم چیکار کنم لطفا راهنماییم کنید.