سلام علیکم یکی از دختر های فامیل ما که حدود 15سال سن دارد .با من که حدود 25سال سن دارم در حال کل کل و .. بودیم .
داشتیم تو گوشی ایشون عکس نگاه می کردیم که من فهمیدم ایشون دارن پروفایل های منو چک می کنن و بعد از این شروع کردیم با هم حرفضدن تا
اینکه کم کم حرف زدن هامون مخفیانه شد توی این بازه با هم قرار ازدواج گذاشتیم .
بعد از مدتی به ایشون گفتم که ما شاید به درد هم نخوریم و اینکه این رابطه درست نیست و سن شما الان سن کنجکاوی و ...هست ولی ایشون قبول
نمی کردن و اصرار به ادامه رابطه و ازدواج داشتن ولی بنده مخالفت می کردم
تا حدی که شماره ایشون رو داخل لیست سیاه قرار دادم و متوجه شدم که از نظر دینی هم این رابطه اشتباه است دیگه تصمیم به قطع رابطه گرفته بودم .
تا اینکه بعد از مدتی هم دیگرو دیددیم و باز شروع کردیم مخفیانه حرف زدن ولی باز به ایشون می گفتم که ما به درد هم نمی خوریم تا اینکه بعد از چند
روز با هم رابطه (بوس) برقرار کردیم الان هم چند ماهی هست که باز باهم صحبت نکردیم و حتی ایشون رو مسدود کرده بودم از این ارتباطمون مادر
ایشون هم خبر دارن ولی نه از رابطه بوس فقط در حد حرف زدن رو می دونن و با بنده هم صحبت کردنن بنده هم به ایشون کفتم که اصلا قصد بدی
نداشتم و دختر ایشون با بنده تماس می گرفته نه بنده با دختر ایشون و قبول هم کردند الان هم می دونم هنوز پیگیر برقرار کردن رابطه هستن و
میخواهند که همچنان با هم رابطه داشته باشیم الان به نظر شما من چکاری از دستم بر می آید با توجه به اینکه بنده مجرد هستم و هم از نظر اینکه در
نظر مردم برام حرف در میارن و هم اینکه اذیت میشم با کمال تشکر و قدر دانی از زحمات شما و همکارارن گرامیتان ان شاالله که روز خوبی داشته
باشید با سپاس فراوان کمال تشکر قدر دالنی و ابراز محبت فراوان
*