سلام من ۸ سال ازدواج کردم از همون اول زندگی شوهرم خیلی تعصبی بود به خانواده میگفتم اینجوری مادرم میگفت خوب میشه اون وقتی میرفت سرکار در روی من قفل میکرد وقتی بهش میگفتم میگفت تو زن تنهایی تو خونه شاید یکی اومد اثلا نمیزاشت برم بیرون فقط سالی یکبار اون با التماس میزاشت برم بیرون اون با مامانش برم بازار خرید کنم . با اومدن پسرم حتی یک ذره بهتر نشد بدتر شد به خودش شک داره الان بعد از ۸ سال میگم دیگه راحت شم جدا شم از اون ور میگم پسرم چیکار کنم خواهش میکنم راهنمایی کنید