عزيزدلم! هيچ كاري نميتوني بكني!
تو همش ١٤ سالته!!
چطور نديده و نشناخته انقد به اين آقاپسر اعتماد داري؟ گفته برات هركاري ميكنه و مياد خاستگاري،تو چطور حرفشو باور ميكني؟؟ اون ميتونه خيلييي حرفاي ديگه اي هم بزنه،همه ميتونن هر حرفي رو بگن اما تو چطور اطمينان داري كه حرفاش راسته؟؟
من فكر ميكنم تو براي اون يه تفريح و سرگرمي هستي،اون ١٠ سال ازت بزرگتره پس مطمعن باش طرز فكرهاتون باهم خيلي فرق داره،حتي اگه حرفاش راست باشه و واقعا دوست داشته باشه،بازم كار شما اشتباهه.
بايد خدات رو شكر كني كه مامانت هنوز به بابات نگفته.درسته همه ي نوجوون ها و همه اونايي كه عاشق ميشن دلشون ميخاد خانواده حمايت كنن ولي عزيزم اينو بدون كه خانواده خيلي بيشتر از ما ميدونن! خانواده هميشه صلاح بچه هاشون رو ميخان! مامانت از بس دوست داره ميگه كات كن! اون تجربه داره، تو چشمتو باز كردي و عاشق اين پسر شدي ديگه فكر ميكني دنيا خلاصه شده در اون! زندگي يني اون! نفس كشيدن يني حرف زدن با اون!
نه جانم! زندگي فقط اين آقا پسر نيس!
تو وقت ازدواجت نيس،بيشتر فكر كن و خانوادت رو اذيت نكن.
موفق باشي