سلام بنده در مورد خواهر کوچکترم مشاوره میخام. ما ساکن کرمان هستیم. خانواده دوازده نفره که پدر مدت بیست و پنج سال است متارکه کرده و تمام فرزندان با مادر زندگی کرده اند و مادرم به تنهایی زندگی را اداره و مخارج را تامین کرده است. خواهرم سی ساله و لیسانس مهندسی کشاورزی دارد. مدتی است که با یک آقا از طریق محیط مجازی آشنا شده که ایشون اهل ارومیه هستند. ایشون سی و هفت سال سن دارند و قبلا ازدواج کردند که به طلاق منتهی شده و حاصل این ازدواج یک پسر سه ساله است که حضانت به همسر سابقشون داده شده است. طبق ادعاهای خودشون علت جدایی خیانت همسر بوده که یک روز که به منزل برگشتن خانومشون رو در حال سکس با یک آقا پسر کم سن و سال دیدن و طبق گفته خودشون این آقا تحمل دیدن این صحنه رو نداشتن و سریع وسایلشون جمع کردن و از خانه خارج شدن! برای همین در دادگاه هیچ شاهدی نداشتن که خیانت اثبات کنن و تمام مهریه پرداخت کردن و بچه رو هم چون به اینکه شک داشتن بچه خودشون است یا نه به خانوم سابق دادن! ایشون تحصیلاتشون دیپلمه است و هیچ سرمایه ای نداره چون خودشون گفتن تنها دارایی من یک زمین بوده که روی مهریه دادم تا کلا پرونده طلاقم بسته بشه! الان مشکلی که است خواهرم خیلی به ایشون و حرفاشون اعتماد دارن! و میگن بسیار انسان خوب و کاری است و من میدونم با ایشون خوشبخت میشم. مادر بنده و من چند روز است که این موضوع رو فهمیدیم مادرم به شدت مخالف هستند. دلیل مخالفت آشنایی مجازی، مطلقه بودن، فرزند داشتن، نداشتن شغل و سرمایه مناسب و دور بودن محل زندگی ما و اونها است. خواهرم میگن مگر کسانی که طلاق گرفتن حق زندگی ندارن! ایشون انسان کاری هستن و سرمایه جمع میکنن و از عهده زندگی برمیان! و پافشاری بر ازدواج با این آقا دارن. تا الان همدیگه حضوری ندیدن و فقط از طریق پیامک و واتساپ به صورت تصویری حرف میزنند. الان که خواهرم نظر مادرم بهشون گفتن ایشون گفتن من جاضرم بیام شهرتون و با مادرتون صحبت کنم اما من مطمئنم مادرم حاضر به دیدار یا حتی صحبت از طریق تلفن با این آقا نمیشن. کلا میخام نظر شما به عنوان یک روانشناس بدونم. آیا این ازدواج منطقی است؟ اگر نیست چطور خواهرم توجیه کنیم که مشکل بزرگی پیش نیاد. ممنون