از دست خانوادم خسته شدم به شدت همش رویا هامو نابود میکنن برام خط و نشون میکشن آخه منم انسانم حق دارم یه رویایی داشته باشم اصلا من ناخواسته به دنیا اومدم به جای اینکه من از خانوادم راضی باشم اینا میخوان خودشون ازم راضی باشن اصلا نمیتونم باهاشون کنار بیام به شدت از دستشون خسته شدم طوری که میخوام خودکشی کنم من برای خودم زندگی نمیکنم دارم برای حسرت هایی که خانوادم توی گذشته داشتن زندگی میکنم دیگه خسته شدم واقعا نمیدونم باید چیکار کنم