سلام و وقت بخیر
من یک دختر ۲۴ ساله ام زیبا و تحصیل کرده ۹ ماه پیش یک پسر عراقی که دانشجو پزشکی بود از طریق اینستاگرام عکسای منو دید و از من خوشش اومده بود و به من ابراز علاقه کرد ولی من قبول نکردم گفتم که میخوام ازدواج کنم و اون دیگه اصرار نکرد دو سه بار گفت و رفت چون عراقی بود ردش کردم ولی بعد از گذشت ۹ ماه دوباره به من گفت ک منو دوس داره و من بخاطر اتفاقات قدیمم گفتم خب شاید ادم خوبی باشه چون موقعیت و چهرشم پسندیدم و دیگه خیلیییی کم حرف بود ینی پیام نمیداد اهل لاس زدن و....نبود هیچی ولی ب من میگفت برات میمیرم و....هر دو سه شب استوری عاشقانه میزاشت و من یک بار امتحانش کردم با یک پیج فیک و ....خلاصه کم کم علاقه مند شدم و قرار بود بعد این امتحاناتم باهم اشنا بشیم و همو ببینیم ولی آخرین بار یک استوری گذاشت ک ای کاش تو غریبه ای بودی که هرگز نمی شناختم با یک قلب مشکی و بعد من پیام دادم کی و چی و اون جواب نداد و روز بعدش با سردی جواب داد و وسط حرفای من ۵ دقیقه نشد رفت و من روز بعد بهش پیام دادم حالشو پرسیدم گفتم میخوام تصویری ببینمت ولی اون حتی سلام نکرد و گفت باشه عزیزم ولی نمیدونم عصر چی میشه و من عصر بهش تماس تصویری گرفتم اون جواب نداد گفتم حتما کاری براش پیش اومده ولی اون دیگه جواب نداد ۱۱ روزه جواب نداده منم عصبانی شدم اون آن فالو کردم و بعدم ریموش کردم واون گفته بود بخاطر من سیگار و قلیون ترک کرده ولی رفتم روز بعد پروفایلش دیدم قلیون گذاشته و بعد باز روز بعد عوض کرد دیدم تو بیوش نوشته s h ینی با دختری رفته و من واکنشی نشون ندادم و بعد باز دیدم روز بعد کنار اسم دختره یک قلب قرمزم گذاشت و من بازم واکنشی نشون ندادم و خیلی گذشت و دیروز دیدم اسم s h پاک کرده ولی دیگه اون سراغی از من نگرفت نمیدونم از چی بود ازینکه زیادی تحویلش گرفتم ازینکه شاید گفتم خونوادم با ازدواج ما مخالفت میکنه رفت و گفت فایده نداره یا از اول اصلااااا دوستم نداشت اما هرچی هست من همش منتظرم همش ب پیجش نگاه میکنم منتظرم ب من پیامی بده حس میکنم بی قرارم عاشقش شدم دنبال حقیقتم دنبال اینکه چرا اینجوری شد چرا رفت اخه چرا .....البته زمانی هم ک بود زیاد برای من ارزش قائل نبود زیاد منت نمی کشید بهش میگفتم دخترارو ان فالو کن نمیکرد و.....من تجربه زیاد دارم تو اینستاگرام خیلی.اما این چون خارجی بود اصلا نمیتونستم خوب بشناسمش