سلام. من 24 سالمه و برای کارشناسی مهندسی برق خوندم. در دوره * کارشناسی موفق بودم و با معدل بالا این دوره رو گذروندم. برای ارشد در دانشگاه تهران قبول شدم اما ثبت نام نکردم، البته چون بعداز کنکور دچار تردید شدم برای جلو گیری از محرومیت فقط کد رشته های شبانه رو انتخاب کردم. الان سر دوراهی موندم. از کار تو محیط های صنعتی اصلا خوشم نمیاد. اما کار تو محیط های اداری رو هم اصلا دوست ندارم. مثلا اصلا دوست ندارم کارمند یه اداره یا کارمند بانک باشم. همیشه دوست داشتم وارد کاری بشم که انتها نداره. واسه همین وارد مهندسی شدم.چون انتها نداره ولی کارهای اداری تکراری اند زندگی خیییلی معمولی و خسته کننده میشه. از بچگی درس خوندونو دوست داشتم و میخواستم که دکتری بگیرم. ولی نمیدونستم تو چه رشته ای. اصلا تصوری از رشته م نداشتم. الان هم باوجود چندین سال جست و جو رشته ای که علاقه * خاصی بهش داشته باشم رو پیدا نکردم ولی تدریس توی دانشگاه رو دوست دارم. چون از درس دادن خوشم میاد و فکر میکنم محیط کاری خوبی برای من باشه. حالا احساس سرخوردگی و عدم موفقیت و درجا زدن دارم. احساس ناکامی و شکست زیادی میکنم.حتی فکر میکنم من توانایی خوندن ارشد و دکتری رو ندارم. دوست دارم استاد دانشگاه بشم. ولی اصلا امیدی به هیئت علمی شدن ندارم. حالا سر دوراهی گیر کردم. از یه طرف میخوام که برم ارشد رشته * خودمو بخونم و بعد دکتری که جذب هیئت علمی بشم از یه طرف به رشته م علاقه * زیادی ندارم از یه طرف میترسم با وجود عدم علاقه زحمت بکشم و دکتری بگیرم اما با این اوضاع جذب عیئت علمی تلاشم بی فایده بشه و بیکار بمونم. از طرفی میتونم رشته * mba شرکت کنم که بازارکار خوبی داره و لازم نیست تا دکتری بخونی ولی به اونم علاقه ندارم چون زیاد به حوزه های مدیریتی و اقتصادی علاقه ندارم. ولی میدونم بیکارم نمیمونم. لطفا راهنماییم کنید. خیلی سردرگمم. احساس میکنم دارم کاملا ناتوان میشم. احساس میکنم دارم از اون چیزی که میخواستم(کار تو یه حوزه بینهایت) دست میکشمو وارد زندگی ای که دوست ندارم میشم.