سلام خسته نباشید
من میخوام مشکلم رو مطرح کنم. ممنون میشم اگه کمک کنین. باورم نمیشه اینجوری ام. مثلا آینده میخوام روانشناس جامعه بشم. خجالت می کشم.
من این تابستون خیلی فیلم دیدم. فیلم و سریال پشت سر هم و مادر و پدرم اوایل مخالفت می کردن ولی چون نمی توانستن جلوی حاضرجوابی منو بگیرن، کوتاه اومدن. یه سریالی که خیلی بدجور روی فکرم تاثیر گذاشت، اسمش gotham بود که یه سریال اکشن و جنایی ئه. یکی از شخصیت هاش که جنایتکار اصلیه منو عوض کرده. دیالوگاش خیلی منو توی خودم فرو بُرده. همش فکر می کنم می تونم بهترین جنایتکار دنیا بشم. کسی که همه چیز رو عوض کنه. افکار مخرب پشت سر هم. اگه بخوام درباره * نقشه هایی که برای اطرافیان کشیدم حرف بزنم، خجالت می کشم پس این قسمتشو نمیگم. ببخشید. خلاصه تصمیم دارم آمریکا درس بخونم تا به باند های تبهکاری مختلف دسترسی داشته باشم. بدتر از این ( یا شاید هم بهتر ) این که یه مدت می خواستم قهرمان بشم. کنگفو یاد بگیرم. دنیا رو نجات بدم. نمیدونم چیکار کنم. لطفا مسخره ام نکنین. با کسی هم خیلی صمیمی نیستم توی خانواده بجز مادرم که اگه بفهمه، نمیزاره دیگه فیلم ببینم. بعضی وقتا فکر میکنم چون دخترم، دیگه راهی واسه بهتر شدن نیست. از این می ترسم که واقعا موفق باشم این افکار منفی رو به حقیقت تبدیل کنم و شاید... شاید یه جنایتکار بشم. نمی خوام این افکار روم تاثیر بزاره. مخصوصا که امسال سال مهمی واسه درس خوندنه. ممنونم اگه کمک کنین.