سلام سلام من توخانوادکارگربزرگ شدم ۱۲سال ازدواج کردم توخون پدرم خیلی ادم زحمت کشی بودنون هلال سرصفرش میاورد اماخیلی اخلاقش خشک بدبودخیلی دستش کتک میخوردم اصلامعنی محبت نمدانستم وقتی دوستام میدیدم پدرشون بهاشون مهربانی صحبت میکندتوروحیه من خیلی تعسیرداشت توخون پدرکه اصلامعنی محبت نفهمیدمشوهرم بچه یتیم بودازکوچکی زیرزحمت افتاداونم کسی نداشت بهش محبت کند که معنای محبت ببین حالاکه یه مردهست بدون چطوربایدبازن بچش رفتارکند ماکه محبتی ندیدم بنطرشماچطوربه بچم باارامش تربیت یادبدم من که توخون بابافقزیاددیم کتک کاری اصلابا۳باربابچهام حرف میزنم وقتی حرفم گوش نمیدن عصابم ندارم کتکشون میزنم میدانم چیزخوبی نیست شماراهنمای کنین چطورشوهرم عوص بش عشق محبت ازخودش نشون بدیاخودم که بچهامون خوب تربیت کنیم حقیقت توخون مادرش یادگرفت هلال حرامی چشم پاکی امادروغ وفوش گریه گزاری مید چون مادرش دبدم بداحتی به کسی گفت فش گربه گوری میدبرای بچهاشم چیزعادی هست هرچی میگم این حرفانزن فرداقیامت بایدجواب گوباشی اصلانه اینگاربااون هستی خودم توخانوادحقبقتن پدرم کتک زیادمیرداماازحرفهای زشت دوربود بنطرشمابایدچکارکنگ من بچهام گنادارن اونامیخوان فرداجامه باشن بایدباادب بالابیان؟؟؟؟لطفا کمکم کنیدتوروخدا واگرغلط املایی داشتم شرمنده