سلام عمم بیمار شده تقریبا یکماهه حالا پدرم تمام فکرش تمام دغدغش شده اون اصلا به ما اهمیت نمی ده این وسط عمم و مادربزرگم هم دارند خود شیرینی می کنند برادرم الان اومد گفت که عمه و مادر بزرگم داشتند در مورد مادرم صحبت می کردند با پدرم امیدوارم پرش نکنند و صحبت خوبی در مورد مادرم بزنند می دونید انقدر پدرم داره به عمم اهمیت می ده من به مادرم گفتم کاشکی منم مریض بودم مادرم بهت گفت دور ازجون می گفت هیچ وقت نخواه مریض شی و سعی می کرد ناراحتیم رو از بین ببره به نظرتون الکی مثلا خودم رو به مریضی بزنم پدرم به من هم توجه کنه؟ چطوری؟ چی کار باید انجام بدم واقعی به نظر برسه؟