من ۱۹ سالمه و با اقایی اشنا شدم دوسال بزرگترارمنه و خاهرم همیشه تو کارای من دخالت میکنه اینکه باکی میرم باکی میام چرا دیر میام خونه دیر میرم بیرون سروصدا درحالی ک مادرم هیچی نمیگه و چون چندبار ازش کمک خاستم که برم بیرون منت میزاره یا حرف میزنه و اعصابمو خورد میکنه منم تصمیم گرفتم برم با مامانم صحبت کنم و این مشکلو حل کنم که دیگه هیچ کمکی از خاهرم نخام چون فقط بفکر منافع خودشه کار درستی میکنم با مامانم رفیق باشم و ازاون کمک بخام نه خاهرم و اینکه مادرم با دوست پسر داشتن مشکلی نداره واقعا خستم کرده رفتار خاهرم چون کارم گیرشه