دختري 23 ساله و شاغل هستم.
حدود 6 ماهه با همه ي دوستام قطع رابطه كردم.دليلش اين بود كه احساس ميكردم نسبت به گذشته خيلي تغيير كردم و ديگه نميتونم دوستيمو باهاشون ادامه بدم.
و از اونموقع قرار گرفتن تو جمع ها و ارتباط برقرار كردن با افراد برام خيلي سخت شده و به كل اعتماد به نفسمو از دست دادم،
جوري كه تا الان با هيچكس نتونسم دوست بشم
و اين مسئله خيلي آزارم ميده
با وجود خونواده ي خوبي كه دارم،ولي هميشه احساس تنهايي ميكنم،چون از لحاظ فكري خيلي باهاشون فرق دارم و هميشه به كسي احتياج داشتم كه منو درك كنه،
چند سال قبل علائمي از افسرگي داشتم و چندبار براي خودكشي تلاش كردم،
براي جلوگيري از برگشت افسردگي كلاس هاي ورزشي و زبان انگليسي ثبت نام كردم
فايده اي نداشت چون اذيتم ميكنه وقتي ميبينم همه باهم دوست شدن ولي من حتي نميتونم كلمه اي با كسي حرف بزنم
تا اينكه با ماريجوانا آشنا شدم و به شدت اعتياد پيدا كردم بهش،باعث ميشه يادم بره اين مشكلاتي كه دارم رو ، و به حس خوبي كه بعد مصرف بهم دست ميده وابسته شدم
لطفا منو راهنمايي كنيد
