سلام. پسرم ۸ سالشه و بسیار زرنگ و باهوشه. کاملا بهش اعتماد داشتم و همیشه پشتش بودم. یک روز که خیلی باردن میومد از پشت پنجره اب وارد خونه شد و مجبور شدم مدام اونجا رو خشک کنم. این جریان به طرز مشکوکی حتی بعد از قطع باران ادامه پیدا کرد. شب که شد دیگه فقط پشت پنجره نبود که خیس میشد. حاهای مختلف خونه اب می ریخت و من که به پسرم اعتماد داشتم دیگه داشتم میترسیدم. فکر میکردم اجنه توی خونه هستن چون این اب با هیچ منطقی سازگار نبود. به حدی که فرداش حالم حسابی بد شده بود. همسرم کم کم به پسرم مشکوک شد وقتی پیگیر شدیم دیدیم کار خودش بوده. دو روز تمام جاهای مختلف اب میریخت و من رو وحشت زده کرده بود. تونستم بدون اینکه بفهمه که من متوجه شدم مانع ادامه کارش بشم. ولی این کار واقعا نگرانم کرده. چرا این کارو کرد؟ آیا باید بگم که فهمیدم؟ چطور باهاش صحبت کنم؟