من یه دختر ۱۶ ساله هستم رو پسر خالم که ۴ سال ازم بزرگ‌تره یه حسایی دارم و روابطم با خانواده مادرم جوریه که هرروز اونجام نه من بلکه خالم اینا پسر خالم پسر داییم داییم اینا همه همیشه خونه * مادربزرگمیم و دائم همو میبینیم و همه همدیگر رو خیلی دوست داریم ولی من ناخواسته روی پسر خالم کراش زدم میدونم حسم عشق نیست چون برای سنم زوده و رویاهایی دارم که این حس باعث شده هی دچار حس های متفاوت بشم که اصلا برای قدم گذاشتن تو راه موفقیت خوب نیست وای مشکلم این میتونم خودمو جمع کنم ولی میخوام پسر خالم و فراموش کنم چون هر روز میبینمش میترسم این حس بزرگ تر شدم بخاطر دیدن دائمیش برام دردسر درست کنه البته بگم من با اون و اون با من حتی سلام و خداحافظ هم نمیگیم و هیچ چای تاحالا انجام ندادیم میخوام این حسا از سرم بپره و درخواست دارم راهی برام بگید
