سلام امیدوارم حالتون خوب باشه
من ۱۱ سالمه ممنونم ک کمکم میکنید
پدر بنده سیگاریه ک تازگیه فهمیدم قبلا هم معتاد بوده
من رابطه * به شدت بدی با پدرم دارم ک اون رابطه * بد الان باعث بروز مشکلات عاطفی شده برام!
من قبلاً دوست مجازی داشتم و ۲بار هم با دوتا پسر رل زدم ک اون اولا فقط برام سخت بود الان دیگه
البته ۳بار مچمو گرفتن خداروشکر مشکلی ندارم
من ۵تا تست نشانه های افسردگی دادم ک همشون میگفتن افسردگی دارم
والدین من متاسفانه همیشه درگیرن با هم وضع مالی مون هم خوبع نه زیاد پولداریم نه نیازمند خداروشکر برای من کم و کسری نداشتن
من به یه پوچی رسیدم
من رفتم پیش یه مشاور حضوری
من که حرفامو زدم به مامانم گفته بود من باور نمیکنم ک دخترتون ۱۱ سالشه احساس کردم دارم با یک جوان ۲۰ ساله نا پخته صحبت میکنم
خوشبختانه بعد رفتن به پیش یه مشاور افکار خودکشی از سرم پرید چون من نزدیک پنج بار خواستم قرص بخورم ولی نکردم چون یاد مامانم افتادم
من خیلی قبلنا فلسفه میخوندم و الان یه سری تفکرات دارم ک * آدم عادی نمیتونه درک کنه
از این ک بگذریم من به * پوچی رسیدم مثلا احساس میکنم ما تو یک بازی هستیم و الان یکی داره کنترلمون میکنه و ما فقط یک شخصیت مجازی هستیم و حتی باور ندارم ک ما وجود خارجی داشته باشیم
یا حتی فکر میکنم ما توی یک فیلم هستیم یا شایدم یک کتاب
سعی کردم تمام احساساتم و زندگیم و براتون توضیح بدم
من بعضی وقتا پرخوابم بعضی وقتا هم اصلا خوابم نمیبره
یا اشتها دارم یا اصلا ندارم
یهویی اعتماد به نفسم بالا میره و یهو میاد پایین
مثلاً وقتی از یه چیز کوچیکه ناراحت میشم فقط گریه میکنم انقد ک بعضی وقتا بالشت زیر سرم خیس آب میشه
یا آهنگ هایی با مفهوم پوچی گوش میدم و عکس نوشته های مرگ میخونم و انگلیسی آرزوی مرگ رو وسایلم مینویسم
میخواستم ببینم با این علایم نیاز هست
از کارایی ک قبلا لذت میبردم الان لذت نمیبرم
و چیزی که بیشتر از همه آزارم میده اینه که الکی دلم میخواد گریه کنم همین طور بی دلیل یا همین طور بی دلیل ناراحتم
و نمیدونم چرا حتی طراحی میکشم طراحیمام همیشه یه دختر تنها یا یه آدم درمون یا حتی سیگاریو نشون میده
من افت تحصیلی هم کردم متاسفانه البته افت تحصیلی زیاد نیست ولی با این حال باز بهترین دانش آموز کلاسم
خب حالا به نظرتون با این احساسات
دوباره به مشاور مراجعه کنم ؟