سلام،من یه دختر ۲۴ ساله م که با خانواده م مشکلات جدی ای دارم!هرروز دعوا و بحث و فحش!من مریض شدم از نظر روحی و جسمی واقعا حال خوبی ندارم؛استرس برای من بده ولی همیشه و هر لحظه تنش واسترس دارم تو خونه!سرکار نمیزارن برم،هیچ دوستی ندارم که باهاش برم بیرون درواقع دارم ولی اجازه ندارم باهاشون برم بیرون!تنها جایی که اجازه دارم تکی برم خونه مادربزرگم و پارک سر کوچه هستش!عملا زندانی شدم!دانشگاه نذاشتن برم،رشته ای که دوس داشتم رو نذاشتن بخونم!درواقع من ۲۴ ساله که مثل عروسک دست اینا افتادم و اجازه انجام هیچ کاری رو ندارم!برعکس خواهرم که دوسال از من کوچیکتره ولی هم دانشگاه میره هم با دوستاش میره بیرون هم هرجا بخواد میتونه تنهایی بره!من دختری نبودم و نیستم که بخوام کار خلافی بکنم که اعتماد خانوادمو از دست بدم ولی خب اونا کلا به من اعتماد ندارن!بهشون میگم بزارید تنهایی برم فلان جا میگن که مگه روزنامه رو نمیخونی؟!نمیبینی چقدر بلا سر دخترای مردم میاد؟خب این مدل زندگی کردن که معنایی نداره!من از ترس اینکه بلا سرم نیاد نباید برم بیرون؟نباید جوونی کنم؟وقتی اینا رو بهشون میگم یا بهم میگن حسودی یا میگن همینه که هست!واقعا خسته شدم،افسردگی گرفتم من دختری بودم که همه به خاطر سرزنده بودن و شوخ و شاد بودنش حسرتشو میخوردن اما الان شدم یه دختر افسرده که مریض شده!دیگه هیچی خوشحالم نمیکنه!میخواستم از خونه فرار کنم و بی خبر برم؛از لحاظ قانونی هم این کارم مشکلی نداره ولی پول لازم رو نداشتم!میخواستم برم سرکار چندماه پولامو جمع کنم بعدش برم که نمیزارن حتی سرکار هم برم!خیلی وضع بدی دارم!با مهربونی،فحش،دعوا هرجوری که بگید من باهاشون صحبت کردم ولی فایده ای نداشته!مشاوره هم رفتیم هم من هم اونا ولی بازم فرقی نداشت!تروخدا یه راهی جلو پام بزارید،بدجوری دارم اذیت میشم...